۱۳۹۲ آذر ۲۷, چهارشنبه



پرسه هاي رويايي

آسان كه نيست
دوست داشتن را زندگي كني
و با تمام زخمهايت
تنها بماني
من از نيستي باز گشتم
و قلبم را زير باران گرفتم
نگاه كن
خورشيد هم سرش را پايين انداخت
دارد برمي گردد

پرسه هاي رويايي، بذر آتش اند
گماني كه بيهوده نيرنگ را نفرين مي كنند
در كرانه هاي طوفاني
بوسه از اندوه زيباي تو مي چكيد
پيش پا افتاده است
اگر بگويم دوستت دارم
اعتراف مرموز پل ها
مرا به تو نمي رساند

يازده دسامبر ٢٠١٣ استكهلم

هیچ نظری موجود نیست: