۱۳۹۲ دی ۲۲, یکشنبه



كلاغ هاي قبرستان
يكسره خواب سيمرغ شدن مي بينند

مرغ دريايي، لاشه اش را هم نمي دهد به تو بو كني
آش ات را به هم بزن
و دخيل ببند
به آيه هايي كه شان نزول ندارند

چند عاشق را مترسك كرده اي
مرگ چند مترسك عاشق را به تماشا نشسته اي
مزارع را به تباهي كشانده اي

زمستان ما هم خواهد گذشت
اما... نه در كنار ساحل هاي سرد
 
مهناز قزلو
سوم ژانويه ٢٠١٣

هیچ نظری موجود نیست: