۱۳۹۲ اسفند ۱۹, دوشنبه





مهناز قِزِلّو


دريچه ي قلبت را بستي!

واقعيت كه عوض نشد.....، شد؟

همه ی جيب هايم را گشتم 
تا كمی برايت شعر بفرستم
اما... 
كنارِ يك احساس ....
ناگهان خشكم زد
به اندازه ی بعيد
كه فاصله ای مبهم است

كمی شبيه خودت باش!
نه چشم هايت، مثل نگاهت است
و نه واژه هات به زبانت می خورند
انگار "واسلاو هاول" را هم گيج كرده ای

آدم برفی هم كه بود، آب می شد
چقدر بازی مي كنی
حتا... با احساس و اعتماد و غرور
"زن" كه جای خود دارد

عشق، اندازه ی تو نيست
"عين" و "قاف" ش، كرامت يك انسان است
قلب رنگين كمانی ام را بشكافم؟
يا فرهنگ لغت! بدهم خدمتتان؟

نمی دانم چطور خودت را تكثير می كنی
جوهر درونت تمام شده
فقط روی كاغذ قيژ قيژ می كنی
حرف ديگری هم داری بزني؟

زمان، لهجه اش را كودكان مي فهمند.
چه خوب!
از چندپهلو بودنت نگران نيستم
نگران زن بودنت هستم
كه معني اش را نمی دانی 
نمی دانی
نمی دانی

بيست و هفتم فوريه دوهزار و چهارده - استكهلم


 

Close your eyes
Feel my velvet touch
Let me tell you,
How much I love you

Don't care what they say
Love is not fake
It's just a sweet dream
The life of mine that you can take

Take my heart though
Kiss me beneath the moonlight
The way snow falling across on the rain
Waiting till coming togeather tight

Mahnaz Ghezelloo -16 December 2013






ویدئو منتشر شده توسط دیدبان حقوق بشر را ببینید
============================

دیدبان حقوق بشر از مقامات روسیه خواسته است که به خشونت‌ها علیه فرانرم گرایان جنسی، پایان دهند. دیدبان حقوق بشر با اشاره به ضرب و شتم همجنسگرایان، تاکید می‌کند که این تبعیض و خشونت جنبه سیستمی دارد و با حمایت دولت و مقامات دولتی محلی صورت می‌گیرد. آزار و اذیت و خشونت به افراد همجنسگرا، دوجنسگرا و تراجنسیتی تاکنون در بسیاری از شهرهای روسیه از جمله مسکو، سن پترزبورگ و نووسیبیرسک، به شکل مستند ثبت شده‌ است.
به فرانرم گرایان جنسی، به خاطر سبک لباس پوشیدن یا رفتارشان، در اماکن عمومی حمله کلامی می‌شود، ربوده می‌شوند و یا مورد ضرب و شتم قرار می‌گیرند. روز ۹ مه ۲۰۱۳، جسد یک مرد ۲۳ ساله با آثار شکنجه پیدا شد که توسط سه مرد مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود. قاتلان اصرار داشتند که این مرد رفتاری همجنسگرایانه داشته است، اما دوستان و خانواده مقتول گرایش جنسی او را دگرجنسگرا اعلام کردند. دامنه خشونت‌ها، دیگر تنها گریبان‌گیر همجنسگرایان نیست. در روسیه حتی اگر فرد، رفتاری از خود نشان دهد یا به گونه‌ای لباس بپوشد که با عرف عمومی همجنسگرا محسوب شود، در معرض خطر است.

بسیاری از قربانیان این خشونت‌ها از مراجعه به پلیس هراس دارند، چرا که شکایت یا گزارش خشونت، معمولا موجب آزار و اذیت بیشتر آنها از جانب پلیس خواهد شد. در مواردی هم که قربانیان شکایت خود را تسلیم پلیس کرده‌اند، تحقیقات توسط پلیس صورت نگرفته است. مقامات پلیس و سیستم قضائی روسیه، نسبت به خشونت به همجنسگرایان چشمپوشی می‌کنند. جرایم نفرت‌ورزی و خشونت علیه دگرباشان جنسی، معمولا توسط مقامات پلیس مورد پیگرد قرار نمی‌گیرند. دیدبان حقوق بشر معتقد است که با چشم‌پوشی نسبت به این خشونت‌ها در آستانه بازی‌های المپیک زمستانی، مقامات روسی نشان داده‌اند که نسبت به امنیت ورزشکاران و تماشاچیان دگرباش جنسی بی‌تفاوت‌اند.

کشورهای مختلف، به شهروندان دگرباش جنسی که برای شرکت در المپیک زمستانی به سوچی سفر می‌کنند، هشدار داده‌اند که در فضای عمومی روابط خود با همجنس را علنی نکنند. علنی کردن این روابط ممکن است منجر به دستگیر شدن، محکوم شدن و پرداخت جریمه نقدی و حبس شود.
ادامه......

http://www.radiozamaneh.com/123581#.UvaJAfkhCja



نقد ادبي فمينيستي


میر هوارد آبرامز

ویرجینیا وولف از برجسته‌ترین پیشگامان نقد فمینیستی است که علاوه بر کتاب‌های داستانی، کتاب غیرداستانی "اتاقی از آن خود" را نوشت و مقاله‌های متعددی نیز درباره زنان نویسنده، فقدان امکانات تحصیلی و نیز پیرامون فرهنگ، اقتصاد و آموزش در درون جامعه‌ای که او آن را جامعه‌ مردسالار می‌نامید، منتشر کرد. (مراجعه کنید به مجموعه مقالات او با نام "زنان و نویسندگی" م. برت. ۱۹۷۹) انتشار کتاب "جنس دوم" نوشته سیمون دوبووار (۱۹۴۹) زمینه‌ طرح نقدهای رادیکالی را در فرانسه فراهم کرد. به دنبال این موج رادیکال، نقدهای فراوانی منتشر شد، پیرامون هویت فرهنگی زنان به عنوان موضوع منفی یا "دیگر مرد"؛ مردی که موجودی غالب، نماینده‌ نوع بشر یا human شمرده می‌شد. کتاب "جنس دوم" به تصاویر غیرواقعی زنان در اسطوره‌های جمعی بزرگی که در آثار برخی نویسندگان مرد بود، نیز پرداخت.

ادامه ....

http://archive.radiozamaneh.com/culture/khaak/2012/06/10/14931



قطعه ي موسيقي بسيار زيبا و دلنشين

فلسفه ی جودیت باتلر





جودیت باتلر (۱۹۵۶ - )

فلسفه‌ی باتلر

باتلر را بیش‌تر نظریه‌پرداز جنسیت و هویت و قدرت می‌دانند. کتاب تاثیرگذار وی، «معضل جنسیت» (۱۹۹۰) این بحث انقلابی را مطرح می‌کند که نه جنسیت (gender) و نه جنس (sex) و نه هیچ‌یک از مقوله‌های هویت انسانی، طبیعی (natural) نیستند. این بحث در آن زمان چالش عمده‌ای برای فمینیست‌ها ایجاد کرد. باور معمولِ فمینیست‌های آن زمان این بود که جنسیت (مردانه و زنانه) برساخته‌ای فرهنگی است اما جنس (مذکر و مونث) طبیعی است و از-پیش-مسلم. باتلر در «معضل جنسیت» و بعدها در «بدن‌هایی که مسئله می‌شوند» (۱۹۹۳) می‌گوید «جنسیت باید به همان دستگاه تولیدمثلی اختصاص یابد که جنس‌ها به‌موجبِ آن گماشته شده‌اند. در نتیجه، این گونه نیست که جنسیت مربوط به فرهنگ باشد و جنس مربوط به طبیعت؛ جنسیت هم ابزار گفتمانی/فرهنگی است که «طبیعتِ جنسی‌شده» یا «جنسِ طبیعی‌شده» را تولید می‌کند و آن را مقدم بر فرهنگ می‌گمارد، [یعنی جنس را] زمینی [می‌شمارد] که از نظر سیاسی بی‌طرف است و فرهنگ روی آن [زمین] فعال است». (معضل جنسیت، ص ۷) به زبانی دیگر، هیچ مذکر و مؤنثی مقدم بر فرهنگی که این دو مقوله‌ی هویتی را تولید کرده، وجود ندارد. ما نمی‌توانیم بیرون از فرهنگ بیندیشیم، و هویت‌های «مذکر» و «مونث» مانند هویت‌های «مردانگی» و «زنانگی» برساخته‌هایی فرهنگی هستند. این ایده که هویت جنسی طبیعی است یا دو جنس در طبیعت وجود دارد، ایده‌ای فرهنگی است.

باتلر می‌گوید این مقوله‌های هویتی از طریق کنشِ‌ تکرار در یک فرهنگ، شکلِ اجتماعی و نمادین پیدا کرده‌اند. هویت جنسی «اجراگری» است. «ورای نمودهای جنسیت، هیچ هویتِ جنسیتی‌ای وجود ندارد. ... هویت برساخته‌ای اجراگرانه است که همین «نمودها» می‌سازندش، همین نمودهایی که گفته می‌شود اثرات یا پی‌آمدهای آن [هویت] هستند» (معضل جنسیت، ص ۲۵). جنسیت، بودنی نیست، کردنی است؛ جنسیت این نیست که شما چه‌کسی هستید، بل این است که چه کار می‌کنید. به زبان دیگر، جنسیت شما را واژه‌ها و کنش‌ها و پوشاک و حالتِ رفتاری شما (یعنی نحوه‌ی بیانِ هویت‌تان) مشخص می‌کند.

باتلر منتقد آن دیدگاه فمینیستی‌ای است که می‌گوید «زنان» گروهی هستند با هویتی متمایز، یا با علایق سیاسی مشخص، یا با عاملیت اجتماعی معین، و مانند آن. باتلر ادعا می‌کند که فمینیسم با داشتنِ چنین دیدگاه‌هایی دارد تصورِ دوتایی (binary) از جنسیت را تقویت می‌کند و امکان‌های نامحدودی را که برای انسان در زمینه‌ی هویتِ اجتماعی وجود دارد به دو مقوله (مرد و زن) فرومی‌کاهد و آن دو را در تضاد با یک‌دیگر می‌نشاند. باتلر برای مخالفت با این دیدگاه، به اجراگری‌هایی اشاره می‌کند که در این نظم اجتماعی و نمادین [و دوتایی] موجب «معضل جنسیت» می‌شوند: به تناقض‌ها و مازادهای درونی (یعنی آن بخش‌هایی که در یک خویشتنِ کامل و متحد «جمع‌آمدنی» نیستند) اجازه‌ی بروز و بیان بدهیم و بر اساس چندگانگی هویت‌های جنسیتی و جنسی عمل کنیم. اگر چنین چندگانگی هویت‌های جنسیتی و جنسی تولید شود، می‌تواند دوتایی‌‌ها را دچار معضل سازد (دوتایی‌هایی که زن را به دیگریِ مرد فرو می‌کاهد و مرد را به دیگریِ زن) و اَشکال جدیدی از عاملیتِ اجتماعی و نحوه‌های جدیدی از بودن در این جهان به روی ما بگشاید.
ادامه ....
http://archive.radiozamaneh.com/reflections/2012/05/22/14684
معرفی کتاب:


دکتر فتانه فراهانی، مردم شناس و استاد دپارتمان مردم شناسی و تاریخ مذاهب دانشگاه استکهلم در سوئد، بدون شک از نخستین پژوهشگران ایرانی است که از خط قرمز نامرئی ورود به حوزه ی جنسیت و رفتارهای جنسی ایرانیان عبور کرده و حاصل تحقیق در باره ی سکسوالیته زنان ایرانی مقیم سوئد را، که پایان نامه دکترایش هم بوده، به صورت کتابی منتشر کرده است.

کتاب فتانه فراهانی حاصل تحقیقی است که به بررسی تاثیر گفتمان‌های مذهبی-فرهنگی ایرانی و نیز مهاجرت بررفتارهای جنسی زنان ایرانی مقیم سوئد پرداخته و به این منظور ده مصاحبه تحلیلی با زنان ایرانی مقیم سوئد انجام داده است.

نويسنده: دكتر فتانه فراهاني
محقق و استاد دانشگاه استكهلم