۱۳۹۰ اسفند ۹, سهشنبه
۱۳۹۰ اسفند ۶, شنبه
همنشین بهار

آیا نوترینو، به گَردِ نور میرسد؟
اوّل
مهر هر سال، زنگ مدرسه ها در میهن عزیزم به صدا در میآید و با خود شور و
ولوله میآورَد. اگر آنروز کار نکنم تگرگ خیال و خاطره امان نمیدهد و مرا
از خود، «بی – خود» میکند.
اوّل مهرماه ۱۳۹۰ بود. داشتم درخت خشکیده ای را ارّه میکردم و به اخبار رادیو گوش میدادم.
گوینده صحبت از کشف تازه ای میکرد که به قول او با قوانین شناخته شده فیزیک جور درنمیآمد.
گویا پژوهشگران مرکز تحقیقات هسته ای - سرن - (Cern)
در سوئیس، (بعد از آزمایش اپرا)گفته بودند حرکت ذرات بنیادی نوترینو با
سرعتی بالاتر از سرعت نور را دیده ایم. شعاعی از ذرات بنیادی نوترینو از
شتاب دهنده ای در ژنو به سوی آزمایشگاهی در ایتالیا پرتاب شده و اندازه
گیری ها نشان داده که سرعت حرکت این ذرات اندکی بیش ار سرعت نور بوده است.
من آنقدر تعجب کردم که ارّه از دستم افتاد و صاحب کار که نمی دانست داستان
چیست مرا چپ چپی پائید که یعنی گیجی؟...
گیج
شده بودم. با خودم میگفتم براساس قانون نسبیّت خاص اگر نوترینوها (نیت ری
نوز) بدون جرم هستند باید با سرعت نور حرکت نمایند و درصورتی که دارای
جرم باشند (دارای جرم بسیار کوچک، اما غیر صفر هستند)، دیگر نمیتوانند به
سرعت نور برسند.
نتیجه
گیری مرکز تحقیقاتی سرن عجیب مینمود و همه کسانی را که با فرضیه نسبّیت
اینشتین و ثبات و سرعت نور آشنا بودند، به شگفتی وامیداشت. آیا نگرش آدمی
نسبت به جهان هستی و رفتار پدیده های کیهانی اساساً زیر و رو، و «تّق و لق»
میشد؟
.............................................
اگر جسمی با سرعت نور حرکت کند قفل میشود.
براساس
قوانين رايج فيزيک، سرعت نور يعنی سرعت حرکت ذراّت نور در خلاء، حّد سرعت
ممکن محسوب میشود و هيچ شکلی از مادّه، انرژی و اطلاعات نمیتواند با
سرعتی بيش از اين حرکت کند. (به دلائل بسيار، نه تنها زمان میايستد، جرم
آن متحرک هم رو به بینهايت رفته و مجبور به ايست میشود)
mass approaches infinity
«جرم»ش رو به بی نهايت میرود. m= m۰/radical (۱-(v^۲/c^۲)
بگذريم که اگر جسمی با سرعت نور حرکت کند طولش نيز کوتاه و کوتاه شده و به صفر میرسد.
طبق نسبيت خاص طول ثانويه برابر است با طول واقعی ضرب در راديکال يک منهای مجذور نسبت سرعت جسم به سرعت نور ( v/c).
که اگر سرعت جسم برابر سرعت نور باشد يک منهای يک میشود (که حاصل آن صفر
است) و جذر صفر برابر صفر است و هر عدد در صفر ضرب شود حاصلش همواره صفر
است.
يادآوری کنم موضوع اين بحث، ذرات «تاکيون» Tachyonنيست. تاکيونها نقطه مشترکی با دنيای ما که در آن سرعت ها کمتر از سرعت نور است ندارند.
صحبت از «ذره- موج» (فوتون) Wave–particle dualityاست.
اينکه ما در يک چشم بهم زدن فکر خود را میدوانيم و به معراج میرويم و تا کهکشانها سير میکنيم، اما مثلاً نور خورشيد ۸ دقيقه و ۱۹ ثانيه طول میکشد تا به زمين برسد، بحث ديگری است...بگذريم.
***
ثبات سرعت نور در سال ۱۹۰۵ توسط آلبرت انيشتين بيان شده بود و همه آزمايشات نشان میداد ترديد برنمی دارد.
سرعت نور (در خلأ) دقيقاً برابر با ۲۹۹،۷۹۲،۴۵۸ متر بر ثانيه است.
(در محاسبات عادی، سرعت نور را معمولاً ۳۰۰٬۰۰۰ کيلومتر بر ثانيه فرض میکنيم.)
سرعت مزبور تمام ذرات بدون جرم و ميدانهای فيزيکی (تابش الکترومغناطيسی که نور نيز جزو آن است) را شامل میشود.
ارزیابی شتابزده پژوهشگران «سرن» Cern
گفته میشود ارزیابی شتابزده پژوهشگران مرکز تحقیقاتی سرن، پیش از این که باعث تغییر قوانین فیزیک شود، باعث جدیتر شدن نظارت بر تجهیزات
خواهد شد، چرا که سخن از خطای انسانی در نتیجهگیری عجیب آنها به میان
آمده و به نظر میرسد نوترینوهای مورد نظر آنان به چابکی نور نبوده اند که
خیز بردارند و آنرا پشت سر بگذارند.
گویا مشکلات در آزمایش به استفاده از سامانهٔ موقعیتیاب جهانی (GPSجیپیاس) Global Positioning System برای همزمان کردن ساعتهای اتمی هر دو سوی این مسیر برمیگشت.
گذر زمان در ساعتها بین رسیدن سیگنال سنکرونکننده باید در نظر گرفته میشد و احتمالا این کار به درستی انجام نشده و چه بسا یک اتصال مشکلدار بین سیگنال جیپیاس و ساعت اصلی وجود داشته است.
خطا در نوسانسازی که برای اعمال برچسبهای زمانی برای سنکرون
کردن جیپیاس (وصل دو شبکه کاملاً مجزا به طریقی که هیچ نوع شدت جریان
ضربه ای قابل ملاحظه ای ایجاد نشود) به کار رفته، میتواند منجر به اشتباه در برآورد زمان سفر نوترینوها و اضافهتر محاسبه شدن این زمان شده باشد .
آنچه گفتم به زبان ساده یعنی نوترینوها ول معطلند ! حالا حالاها باید بدوند تا به سرعت نور برسند.
پانویس:
آزمايش اپرا
The Oscillation Project with Emulsion-Racking Apparatus (OPERA)
آزمايش اپرا آزمايشی است که توسط پژوهشگاه سرن برای بررسی پديدۀ نوسان نوترينو انجام شدهاست. اول مهر ۱۳۹۰ (۲۳ سپتامبر ۲۰۱۱) آنان خبر دادند ذرات نوترينو سريعتر از سرعت نور، و خلاف نسبيت خاص انشتين حرکت کردهاند، که البته ارزیابیشان شتابزده بود.
.............................................
نوترینو Neutrino شبح درون اتم
نوترینو یک ذره بنیادی است و از نظر الکتریکی حالت خنثی دارد و قادر است از درون مواد، تقریباً بدون هیچ کنش و واکنشی عبور نماید.
نوترینوها
دارای جرم بسیار کوچک، اما غیر صفر هستند. بار الکتریکی ندارند و تحت
تاثیر نیروهای الکترومغناطیس قرار نمیگیرند اما از نیروی هستهای ضعیف که
در مقایسه دارای بُرد بسیار کوتاهتری از نیروی الکترومغناطیس است، متأثر
میشوند و میتوانند مسافتهای بسیار طولانی را درون مواد بدون تعامل (برهم
کنش) طی نمایند...
بیشتر
نوترینوهایی که از زمین عبور میکنند، از خورشید صادر میشوند. در هر
ثانیه از هر سانتیمتر مربع زمین، در حدود ۶۵ میلیارد نوترینوی خورشیدی
عبور میکند.

.............................................
نور تعریف دقیقی ندارد.
من آنرا «انرژی مولد شعاع» The energy that create light raysنامیده ام. جسم شناخته شده یا مدل مشخص که شبیه آن باشد وجود ندارد. البته لازم نیست فهم هر چیز بر شباهت مبتنی باشد.
نظریه
الکترومغناطیسی و نظریه کوانتومی با هم ایجاد یک نظریه نامتناقض و بدون
ابهام میکنند که تمام پدیدههای نوری را توجیه میکنند.
.............................................
GPS جیپیاس یعنی چه؟
سامانهٔ موقعیتیاب جهانی (جیپیاس) منظومهای از ۲۴ ماهواره است که زمین را دور میزند و در هر مدار ۴ ماهواره قرار دارد.
این
ماهوارهها از محاسبات ریاضی سادهای برای پخش اطلاعات استفاده میکنند که
به عنوان طول و عرض و ارتفاع جغرافیایی، توسط گیرندههای زمین ترجمه
شدهاند. جیپیاس در تمام شرایط بهصورت ۲۴ ساعت در شبانهروز و در تمام
دنیا قابل استفاده است.
همنشین بهار
hamneshine_bahar@yahoo.com
منبع: پژواک ایران
۱۳۹۰ اسفند ۵, جمعه
تحريم انتخابات مجلس ؛ پردهِ آخرِ سرنگونی
محمود خادمی
انتخابات
نمايشی مجلس اين بار ؛ بر خلاف انتخابات گذشته در شرايطی در کشور برگزار
می شود که وزش نسيم بهاريِ برای تغيير نظام های ديکتاتوری در خاورميانه و
وقوع انقلابات در اين کشورها ؛ باعث شده است که مردم و جوانان ميهن اسير ما
؛ نيز با جوشش و التهاب وقوع قيامی برای سرنگونی استبداد دينی در کشورمان
را انتظار بکشند . از طرف ديگر با ورود پارامترهای جديد در صحنه سياسی کشور
( شرايط بين المللی ــ تهديدهای جنگ خارجی ؛ تحريم نفت و بانک مرکزی رژيم
ــ ؛ علنی شدن و شدت گيری جنگ قدرت درونی ؛ بحران های لاعلاج اقتصادی ؛
تحريم گسترده انتخابات حتی از طرف اصلاح طلبان و ....... ) برگزاری
انتخابات به راحتی گذشته صورت نخواهد گرفت و درد سرهای بسياری سختی در
انتظار رژيم می باشد . بنابراين در اين شرايط مردم و جوانان ميهن ؛ می
توانند با استفاده درست از فرصت های پيش آمده ؛ به هدف ديرينه اشان يعنی
آزادی و رهائی مردم و کشور خود دست پيدا کنند .
تحريم چرا ؟
1 ــ يک سر تمام نارسائيها و فساد های موجود در کشور ما ؛ به نمايندگانی وصل است که در کرسی های همين مجلس ــ خانه فساد ــ لانه کرده اند . برای زنان کشورمان روشن است که قوانين و احکام تبعيض آميز و زن ستيزانه ای که بيش از سی سال آسايش و امنيت را از آنان گرفته است ؛ توجيه قانونی دارد و قانونش در همين مجلس تدوين شده است . جوانان دلير کشورمان ؛ دانشجويان عزيز ميهن مان و ..... خوب می دانند ؛ اگر آزادی و شادی شان سلب شده ؛ اگر از نبود امکانات برای شکوفائی استعداد ها رنج می برند ؛ اگر از آينده مبهم شغلی که در انتظارشان است نگرانند و اگر دنيائی ممنوعيت در مسير کار و زندگی دارند ؛ به دليل قوانين ضد مردمی است که توسط همين مجلس تصويب می شود ؛ و همه مردم ايران می دانند ؛ سر منشاء فقر ؛ گرانی ؛ بيکاری و ساير مصائب و بلايای اجتماعی به قوانينی گره خورده است که در اين خانه فساد تنظيم و تدوين می شود و ..... بنابراين طبيعی است ؛ که زنان و مردان ايران حق داشته باشند که بگويند ؛ چرا بايد به کسانی که می خواهند در اين لانه فساد بيتو ته کنند با رأی خود مشروعيت بدهند ؟
2 ــ اکنون که متحدين ديروز ــ اصلاح طلبان ــ رژيم هم ؛ بازی انتخابات او را جدی نگرفته اند و در آن شرکت نمی کنند . ديگر در اين انتخابات بر خلاف انتخابات دوره های اصلاحات و انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد ؛ مردم و رأی دهندگان در معرض انتخاب بين " بد " و " بدتر " قرار ندارند ؛ تا با دادن ميليون ها رأی به کانديدای " بد " ( کانديدای اصلاح طلب ) انزجار خود را از " ولی فقيه " و دست پروردگانش به نمايش بگذارند . در اين دورهِ انتخابات ؛ انتخاب ميان " بدتر " و " بدتر " است . بنابراين ديگر توجيهات واهی گذشته برای شرکت در انتخابات يعنی انتخاب بين " بد " و " بدتر " وجود ندارد. پس اگر اغراض و اهداف پشت پرده ای وجود نداشته باشد ؛ هيچ دسته و گروهی نمی تواند بهانه و دليل موجه و مشروعی برای شرکت در انتخابات ارائه دهد . مضاف بر آن که ديگر ؛ در ميان مردم هم رغبتی برای شرکت در چنين نمايشاتی وجود ندارد .
بنابراين برای رهائی از دلمردگی و بی اعتمادی های ناشی از رکود و رخوت جنبش سبز ؛ فرصتی فراهم و در دسترس مردم قرار گرفته ؛ تا دوباره چشمه های اميد و انرژی مردم به غليان و جوشش در آيند و باز هم غرش اعتراضات خشم آگين مردم در خيابان های شهرها ؛ امنيت و آسايش را از ولی فقيه و دشمنان مردم سلب نمايد . پس بر تک تک مردم و گروهها و سازمان های سياسی مخالف رژيم واجب است که اين فرصت گرانبها را مغتنم بشمارند ؛ چرا که رسوائی شکست رژيم در انتخابات ؛ روانشناسی جنبش اجتماعی را ارتقاء می دهد و خون تازه ای به رگهايِ فسرده جنبش به کما رفته مردم جاری ميکند و جنبش اعتراضی مردم را برای کسب پيروزی ها و بر داشتن گامهای بعدی آماده می سازد .
چه نوع تحريم ؟
منطق تحولات بعد از انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد حکم می کند که از هر دريچه ای که برای آزادی ؛ مبارزه و اعتراض گشوده می شود بايد حداکثر بهره برداری را بعمل آورد . همچنين اعتراضات مردم در 25 بهمن امسال نشان داد که دوران تيراندازی و کشتن مردم معترض در خيابانها ؛ به پايان خود رسيده است . در اين صورت مردم می توانند بی محابا و جسورتر از هميشه وارد کار زارهای خيابانی شوند . بنابراين بايد از آزادی نسبی که ــ که مرهون موقعيت دشوار داخلی و بين المللی رژيم و انبوه بحران های گريبانگير آن است ــ اجبارا" رژيم در دوران انتخابات به آن تن خواهد داد ؛ بهره برداری نمود و از آن برای استمرار مبارزه با نظام حاکم استفاده نمود .
اين قانون مبارزه با ستمگران است که از هر شکافی که در دستگاه سرکوب ــ به دلايل داخلی و يا بين المللی ــ باز می شود اگر خوب استفاده شود . امکانات گسترده تری برای مبارزه در اختيار مردم معترض و مبارزين قرار می گيرد . استفاده صحيح از اين امکانات و موقعيت هائی که پيش می آيد راه پيروزيهای بعدی را هموار می کند .
هر فراخوانی که برای تحريم انتخابات صادر می شود اگر " خانه نشينی " را بعنوان راه کار " تحريم " معرفی کند " فراخوانی سلبی " و ناقص است ؛ " اعتراضی خاموش " است ؛ که نه تنها بهره چندانی عايد جنبش اعتراضی مردم نمی کند , بلکه به رژيم فرصت می دهد که در آرامش مطلوب ؛ سر و ته انتخابات قلابی اش را بهم بياورد .
تحريم به معنی خانه نشينی برای اجتناب از رأی دادن ؛ پاسيوترين شکل مخالفت جامعه در برابر قدرت سياسی حاکم است . شايسته نيست که ؛ از مردم و جوانان پر شور و آزاديخواه کشور که حماسه اعتراضات عاشورا و 25 بهمن 89 را در کارنامه خود دارند به خواهيم اين فرصت گرانبها را از دست بدهند و در خانه هايشان بنشينند تا اين رژيم ضد بشری در سايه سکوت و آرامش جامعه ؛ برنامه هايش را پيش ببرد. مردم ايران و جوانان شجاع کشور که با اين رژيم " قهر " نکرده اند که در خانه هايشان بمانند و روز انتخايات بيرون نيانند . مردم و جوانان ايران اين رژيم را نميخواهند ؛ بنابراين بايد راهکارهای عملی و اکتيو برای رسيدن به اين هدف را بر گزينند .
البته ؛ رژيم به دليل ترس از واکنش های غير مترقبه مردم و خارج شدن کنترل انتخابات از دستشان و افتادن ابتکار عمل به دست مردم ؛ قطعا" اختناق در جامعه را گسترش خواهد داد و به بگير و به بندهای گسترده دست خواهد زد ؛ عليرغم اين نبايد گذاشت اين فرصت غير قابل تکرار به بطالت از دست برود . مردم بايد از هر ابتکاری استفاده کنند تا فضای روانيِ آرامی که مطلوب رژيم است و به آن احتياج دارد تا انتخابات نمايشی اش را به پايان برساند و با آرامش صندلی های مجلس را بين جناح ها تقسيم کند ؛ را بهم بزنند .
پس بايد مردم با عزم جزم در خيابانها بمانند ؛ اعتراض کنند و بساط حقه بازی انتخاباتی اش را بهم بزنند . نبايد به رژيم فرصت داد تا اين گردنه صعب را آنطور که می خواهد با دردسر کمتر در سکوت معترضين پشت سر بگذارد . به جد بايد از مردم خواست ؛ به خيابانها بيايند ؛ مراسم انتخاباتی کانديدا های رژيم را بهم بزنند ؛ با پخش تراکت و شعار نويسی کانديدا های دزد و فاسد رژيم را افشا کنند . بايد شکل تحريم و مخالفت مردم با انتخابات قلابيِ رژيم به گونه ای باشد که حاکميت دروغ ؛ در دنيا افشا و رسوا شود و دنيا مخالفت مردم ايران با اين رژيم و انتخابات اش را همانگونه که هست ببيند .
چالش ها و آينده رژيم :
در انتخابات مجلس اين بار رژيم ؛ آرايش و جناح بنديهای درونی با گذشته کاملا" متفاوت می باشد . در انتخابات گذشته ؛ معمولا" دو جناح " اصلاح طلبان " و " اصولگرايان " جناحهای رقيب حاضر در انتخابات بودند . بعد از جراحی و پرتاب به بيرون اصلاح طلبان از ساختار حاکميت ؛ دامنه جنگ به درون خانه کشيده شده است . الان دعوای اصلی بر سر تصاحب کرسی های مجلس ميان باند ولی فقيه يعنی " اصولگرايان ولائی " و دار و دسته احمدی نژاد يعنی " اصولگرايان غير ولائی " است .اما چالش بزرگ ولی فقيه در اين شرايط :
1 ــ حذف احمدی نژاد و باندش در انتخابات مجلس ؛ اگر چه تمايل قلبی ولی فقيه است ولی کار ساده ای نمی باشد . زيرا در طول 6 سال رياست جمهوری احمدی نژاد ولی فقيه و همه نهادهای حکومتی برای تثبيت وی از هيچ کوششی دريغ نکرده اند ؛ اکنون ديگر حذف وی که تار و پود نظام به بقای او وابسته شده است برای آنان ؛ کار ساده ای به نظر نمی رسد . يعنی باند ولی فقيه به آسانی نمی تواند ريل عوض کند و او را از سر راهش بر دارد
محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه در مورد خطر جريان احمدی نژاد برای بقاء نظام می گويد : جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) يعنی کسانی که از مسير اصولگرائی ولائی منحرف شده اند ........ با سر دادن شعارها و بکارگيری ترفندهای جديد قصد روياروئی با انقلاب را دارند . اين جريان در آينده بطور قطع به مقابله با انقلاب بلند خواهد شد .
روح الله حسينيان که در گذشته از سينه چاکان و حاميان پر و پا قرص احمدی نژاد بود و الان در " جبهه پايداری " در خدمت آيت الله مصباح يزدی می باشد می گويد : بين ما و جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) و فتنه ( جنبش سبز ) خط خون واقع شده و هيچکس نمی تواند اين خط را بر دارد .
2 ــ اصولگرايان ولائی ( باند ولی فقيه ) نيز حداقل به دو دسته " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی و " جبهه پايداری " يا " اصولگرايان پيشرو " به رهبری مصباح يزدی تقسيم شده اند . اختلافات اين دو جبهه بقدری شديد است که مهدوی کنی رهبر جبهه متحد اصولگرايان مجبور شده است برای پيوستن آنان به جبهه متحد اصولگرايان و تعيين تکليف کردن خود هشدار و اخطار بدهد . وی می گويد : برای آخرين بار به دوستانی که به اسامی مختلف ( منظور جبهه پايداری ) در مقابل جبهه متحد اصولگرا در آمده اند نصيحت می کنم ؛ ورود پيدا کنند ؛ ما آنها را قبول داريم . بايد نشست و برخی اختلافات را با صحبت حل کرد . اما در اين مقطع جدائی ها و ..... خوب نيست و دشمن از آن سوء استفاده می کند .
3 ــ باند " لاريجانی ــ قاليباف " اگر چه رقمی نيستند ولی در ميانه اين دعوا هايِ باند ها بيکار نخواهند نشست . مصباح يزدی آنان را " ساکتين فتنه " می نامد .
در چنين شرايطی که تشتت و اختلاف سراپای باند ولی فقيه را فرا گرفته است . چه تضمينی وجود دارد که اگر نتايج انتخابات به نفع يکی از باندهای حاکم اعلام نشود ؛ حوادث خونين انتخابات رياست جمهوری دو سال پيش تکرار نشود ؟
سالار آب نوش فرمانده سپاه استان قزوين ( 14 اسفند 89 يکسال پيش از انتخابات مجلس ) وابسته به باند ولی فقيه : اگر نتيجه انتخابات مجلس ؛ نتيجه ای نباشد که در راستای ارزش های ما باشد سال 91 سال بسيار خطرناک و حتی خونينی است ..... زيرا ما می جنگيم .
موفقيت باند احمدی نژاد در مجلس به هيچ وجه خوشايند ولی فقيه و دار و دسته اش نميباشد ؛ زيرا که کنترل مجلس توسط باند احمدی نژاد ؛ يعنی تضمينی برای کسب کرسی رياست جمهوری آينده . رئيس جمهوری که هوادارانش از او خواسته اند که " بت بزرگ " يعنی ولی فقيه را بشکند .
پيروزی جبهه پايداری به رهبری مصباح يزدی نه به نفع احمدی نژاد است و نه به نفع روحانيت سنتی که بدور ولی فقيه حلقه زده اند . با پيروزی جبهه پايداری ؛ راه برای تصاحب کرسی رياست مجلس خبرگانِ رهبری ؛ توسط مصباح يزدی باز می شود و در قدمهای بعدی ؛ راه برای کسب کرسی جانشينی رهبری ( ولی فقيه ) نيز هموار می گردد .
تنها گزينه مطلوب برای ولی فقيه ؛ پيروزی کامل " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی يار و متحد اصلی خامنه ای است . که در اين صورت خامنه ای می تواند با همدستی وی با چالش های مقابل نظام بی دردسر تر مقابله کند .
رژيم قرون وسطائی در اين 33 سال هميشه با مقوله انتخابات مشکل داشته است . اما اين بار ؛ در شرايطی که سهم خواهی در انتخابات مجلس ؛ باندهای قدرت طلب رژيم را رو در روی هم قرار داده است و خامنه ای هم ــ به خاطر از دست دادن اعتبار و نفوذ سابق خود ــ نمی تواند باندهای درون نظام را در جهت منويات خود به خط کند و به اختلافات ميان آنها خاتمه دهد ؛ انتخابات در بستری از نارضايتی گسترده اجتماعی و زنان و مردانی دلير و شجاع که مترصد فرصتی برای اعتراض و قيام هستند ؛ اهميتی ويژه می يابد .
محمل های مادی جنگ و دعوای باندها :
دخالت مجمع تشخيص مصلحت که نهاد انتصابی و تحت امر ولی فقيه است در تشخيص صلاحيت کانديداها و حذف کانديدا های باند مقابل ؛ می تواند به عرصه مهمی از جنگ و دعوا بين باندهای مختلف تبديل شود .
امور اجرائی انتخابات با نظارت و توسط " وزارت کشور " هدايت می شود ؛ وزارت کشور زير نظر احمدی نژاد و باندش اداره و مديريت ميشود . در اين صورت دست اين باند در مهندسی آرای انتخاباتی ؛ نحوه برگزاری و کنترل صندوق های رأی و ..... باز است و می تواند مسير انتخابات را به نفع باند خود هدايت کند ؛ در اينصورت روشن است که باندهای رقيب ساکت و بيکار نخواهند نشست .
آنچه روشن و قطعی است باندهای متخاصم درونی رژيم اين بار ؛ حتی با پذيرش بالاترين خطرات برای کل نظام ؛ تمام تلاش خود را بکار ميگيرند تا با بکار گيری ابزارهای در دسترس ؛ سهم بيشتری از کرسی های مجلس را تصاحب کنند .
بنابراين در شرايطی که ديگر امکان صلح آميز تقسيم قدرت و ثروت ميان باندهای رژيم وجود ندارد ؛ در حاليکه جناح های رژيم به هم چنگ و دندان نشان می دهند و در موقعيتی که تضادها و اختلافات ميان باندهای رژيم به مرحله آنتاگونيستی رسيده است و همچنين در شرايطی که مردم ايران در کمين نشسته و منتظر فرصت مناسب برای شروع قيام و اعتراضات هستند . آيا اين نمايش قلابيِ انتخابات می تواند پرده آخر تراژدی تلخ و رنجبار ملتی شريف و رنج کشيده ؛ طی 33 سال حاکميت سياه نظام دينی بر کشور ما باشد ؟ به عبارتی آيا جوانان غيور ؛ زنان شجاع ؛ دانشجويان قهرمان و مردم رنج ديده ميهن مان می توانند فتيله آغازِ استارتِ پروسهِ سرنگونی رژيم را به آتش بکشند ؟
تحريم انتخابات مجلس ؛ پردهِ آخرِ سرنگونی
انتخابات نمايشی مجلس اين بار ؛ بر خلاف انتخابات گذشته در شرايطی در کشور برگزار می شود که وزش نسيم بهاريِ برای تغيير نظام های ديکتاتوری در خاورميانه و وقوع انقلابات در اين کشورها ؛ باعث شده است که مردم و جوانان ميهن اسير ما ؛ نيز با جوشش و التهاب وقوع قيامی برای سرنگونی استبداد دينی در کشورمان را انتظار بکشند . از طرف ديگر با ورود پارامترهای جديد در صحنه سياسی کشور ( شرايط بين المللی ــ تهديدهای جنگ خارجی ؛ تحريم نفت و بانک مرکزی رژيم ــ ؛ علنی شدن و شدت گيری جنگ قدرت درونی ؛ بحران های لاعلاج اقتصادی ؛ تحريم گسترده انتخابات حتی از طرف اصلاح طلبان و ....... ) برگزاری انتخابات به راحتی گذشته صورت نخواهد گرفت و درد سرهای بسياری سختی در انتظار رژيم می باشد . بنابراين در اين شرايط مردم و جوانان ميهن ؛ می توانند با استفاده درست از فرصت های پيش آمده ؛ به هدف ديرينه اشان يعنی آزادی و رهائی مردم و کشور خود دست پيدا کنند .
تحريم چرا ؟
1 ــ يک سر تمام نارسائيها و فساد های موجود در کشور ما ؛ به نمايندگانی وصل است که در کرسی های همين مجلس ــ خانه فساد ــ لانه کرده اند . برای زنان کشورمان روشن است که قوانين و احکام تبعيض آميز و زن ستيزانه ای که بيش از سی سال آسايش و امنيت را از آنان گرفته است ؛ توجيه قانونی دارد و قانونش در همين مجلس تدوين شده است . جوانان دلير کشورمان ؛ دانشجويان عزيز ميهن مان و ..... خوب می دانند ؛ اگر آزادی و شادی شان سلب شده ؛ اگر از نبود امکانات برای شکوفائی استعداد ها رنج می برند ؛ اگر از آينده مبهم شغلی که در انتظارشان است نگرانند و اگر دنيائی ممنوعيت در مسير کار و زندگی دارند ؛ به دليل قوانين ضد مردمی است که توسط همين مجلس تصويب می شود ؛ و همه مردم ايران می دانند ؛ سر منشاء فقر ؛ گرانی ؛ بيکاری و ساير مصائب و بلايای اجتماعی به قوانينی گره خورده است که در اين خانه فساد تنظيم و تدوين می شود و ..... بنابراين طبيعی است ؛ که زنان و مردان ايران حق داشته باشند که بگويند ؛ چرا بايد به کسانی که می خواهند در اين لانه فساد بيتو ته کنند با رأی خود مشروعيت بدهند ؟
2 ــ اکنون که متحدين ديروز ــ اصلاح طلبان ــ رژيم هم ؛ بازی انتخابات او را جدی نگرفته اند و در آن شرکت نمی کنند . ديگر در اين انتخابات بر خلاف انتخابات دوره های اصلاحات و انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد ؛ مردم و رأی دهندگان در معرض انتخاب بين " بد " و " بدتر " قرار ندارند ؛ تا با دادن ميليون ها رأی به کانديدای " بد " ( کانديدای اصلاح طلب ) انزجار خود را از " ولی فقيه " و دست پروردگانش به نمايش بگذارند . در اين دورهِ انتخابات ؛ انتخاب ميان " بدتر " و " بدتر " است . بنابراين ديگر توجيهات واهی گذشته برای شرکت در انتخابات يعنی انتخاب بين " بد " و " بدتر " وجود ندارد. پس اگر اغراض و اهداف پشت پرده ای وجود نداشته باشد ؛ هيچ دسته و گروهی نمی تواند بهانه و دليل موجه و مشروعی برای شرکت در انتخابات ارائه دهد . مضاف بر آن که ديگر ؛ در ميان مردم هم رغبتی برای شرکت در چنين نمايشاتی وجود ندارد .
بنابراين برای رهائی از دلمردگی و بی اعتمادی های ناشی از رکود و رخوت جنبش سبز ؛ فرصتی فراهم و در دسترس مردم قرار گرفته ؛ تا دوباره چشمه های اميد و انرژی مردم به غليان و جوشش در آيند و باز هم غرش اعتراضات خشم آگين مردم در خيابان های شهرها ؛ امنيت و آسايش را از ولی فقيه و دشمنان مردم سلب نمايد . پس بر تک تک مردم و گروهها و سازمان های سياسی مخالف رژيم واجب است که اين فرصت گرانبها را مغتنم بشمارند ؛ چرا که رسوائی شکست رژيم در انتخابات ؛ روانشناسی جنبش اجتماعی را ارتقاء می دهد و خون تازه ای به رگهايِ فسرده جنبش به کما رفته مردم جاری ميکند و جنبش اعتراضی مردم را برای کسب پيروزی ها و بر داشتن گامهای بعدی آماده می سازد .
چه نوع تحريم ؟
منطق تحولات بعد از انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد حکم می کند که از هر دريچه ای که برای آزادی ؛ مبارزه و اعتراض گشوده می شود بايد حداکثر بهره برداری را بعمل آورد . همچنين اعتراضات مردم در 25 بهمن امسال نشان داد که دوران تيراندازی و کشتن مردم معترض در خيابانها ؛ به پايان خود رسيده است . در اين صورت مردم می توانند بی محابا و جسورتر از هميشه وارد کار زارهای خيابانی شوند . بنابراين بايد از آزادی نسبی که ــ که مرهون موقعيت دشوار داخلی و بين المللی رژيم و انبوه بحران های گريبانگير آن است ــ اجبارا" رژيم در دوران انتخابات به آن تن خواهد داد ؛ بهره برداری نمود و از آن برای استمرار مبارزه با نظام حاکم استفاده نمود .
اين قانون مبارزه با ستمگران است که از هر شکافی که در دستگاه سرکوب ــ به دلايل داخلی و يا بين المللی ــ باز می شود اگر خوب استفاده شود . امکانات گسترده تری برای مبارزه در اختيار مردم معترض و مبارزين قرار می گيرد . استفاده صحيح از اين امکانات و موقعيت هائی که پيش می آيد راه پيروزيهای بعدی را هموار می کند .
هر فراخوانی که برای تحريم انتخابات صادر می شود اگر " خانه نشينی " را بعنوان راه کار " تحريم " معرفی کند " فراخوانی سلبی " و ناقص است ؛ " اعتراضی خاموش " است ؛ که نه تنها بهره چندانی عايد جنبش اعتراضی مردم نمی کند , بلکه به رژيم فرصت می دهد که در آرامش مطلوب ؛ سر و ته انتخابات قلابی اش را بهم بياورد .
تحريم به معنی خانه نشينی برای اجتناب از رأی دادن ؛ پاسيوترين شکل مخالفت جامعه در برابر قدرت سياسی حاکم است . شايسته نيست که ؛ از مردم و جوانان پر شور و آزاديخواه کشور که حماسه اعتراضات عاشورا و 25 بهمن 89 را در کارنامه خود دارند به خواهيم اين فرصت گرانبها را از دست بدهند و در خانه هايشان بنشينند تا اين رژيم ضد بشری در سايه سکوت و آرامش جامعه ؛ برنامه هايش را پيش ببرد. مردم ايران و جوانان شجاع کشور که با اين رژيم " قهر " نکرده اند که در خانه هايشان بمانند و روز انتخايات بيرون نيانند . مردم و جوانان ايران اين رژيم را نميخواهند ؛ بنابراين بايد راهکارهای عملی و اکتيو برای رسيدن به اين هدف را بر گزينند .
البته ؛ رژيم به دليل ترس از واکنش های غير مترقبه مردم و خارج شدن کنترل انتخابات از دستشان و افتادن ابتکار عمل به دست مردم ؛ قطعا" اختناق در جامعه را گسترش خواهد داد و به بگير و به بندهای گسترده دست خواهد زد ؛ عليرغم اين نبايد گذاشت اين فرصت غير قابل تکرار به بطالت از دست برود . مردم بايد از هر ابتکاری استفاده کنند تا فضای روانيِ آرامی که مطلوب رژيم است و به آن احتياج دارد تا انتخابات نمايشی اش را به پايان برساند و با آرامش صندلی های مجلس را بين جناح ها تقسيم کند ؛ را بهم بزنند .
پس بايد مردم با عزم جزم در خيابانها بمانند ؛ اعتراض کنند و بساط حقه بازی انتخاباتی اش را بهم بزنند . نبايد به رژيم فرصت داد تا اين گردنه صعب را آنطور که می خواهد با دردسر کمتر در سکوت معترضين پشت سر بگذارد . به جد بايد از مردم خواست ؛ به خيابانها بيايند ؛ مراسم انتخاباتی کانديدا های رژيم را بهم بزنند ؛ با پخش تراکت و شعار نويسی کانديدا های دزد و فاسد رژيم را افشا کنند . بايد شکل تحريم و مخالفت مردم با انتخابات قلابيِ رژيم به گونه ای باشد که حاکميت دروغ ؛ در دنيا افشا و رسوا شود و دنيا مخالفت مردم ايران با اين رژيم و انتخابات اش را همانگونه که هست ببيند .
چالش ها و آينده رژيم :
در انتخابات مجلس اين بار رژيم ؛ آرايش و جناح بنديهای درونی با گذشته کاملا" متفاوت می باشد . در انتخابات گذشته ؛ معمولا" دو جناح " اصلاح طلبان " و " اصولگرايان " جناحهای رقيب حاضر در انتخابات بودند . بعد از جراحی و پرتاب به بيرون اصلاح طلبان از ساختار حاکميت ؛ دامنه جنگ به درون خانه کشيده شده است . الان دعوای اصلی بر سر تصاحب کرسی های مجلس ميان باند ولی فقيه يعنی " اصولگرايان ولائی " و دار و دسته احمدی نژاد يعنی " اصولگرايان غير ولائی " است .اما چالش بزرگ ولی فقيه در اين شرايط :
1 ــ حذف احمدی نژاد و باندش در انتخابات مجلس ؛ اگر چه تمايل قلبی ولی فقيه است ولی کار ساده ای نمی باشد . زيرا در طول 6 سال رياست جمهوری احمدی نژاد ولی فقيه و همه نهادهای حکومتی برای تثبيت وی از هيچ کوششی دريغ نکرده اند ؛ اکنون ديگر حذف وی که تار و پود نظام به بقای او وابسته شده است برای آنان ؛ کار ساده ای به نظر نمی رسد . يعنی باند ولی فقيه به آسانی نمی تواند ريل عوض کند و او را از سر راهش بر دارد
محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه در مورد خطر جريان احمدی نژاد برای بقاء نظام می گويد : جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) يعنی کسانی که از مسير اصولگرائی ولائی منحرف شده اند ........ با سر دادن شعارها و بکارگيری ترفندهای جديد قصد روياروئی با انقلاب را دارند . اين جريان در آينده بطور قطع به مقابله با انقلاب بلند خواهد شد .
روح الله حسينيان که در گذشته از سينه چاکان و حاميان پر و پا قرص احمدی نژاد بود و الان در " جبهه پايداری " در خدمت آيت الله مصباح يزدی می باشد می گويد : بين ما و جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) و فتنه ( جنبش سبز ) خط خون واقع شده و هيچکس نمی تواند اين خط را بر دارد .
2 ــ اصولگرايان ولائی ( باند ولی فقيه ) نيز حداقل به دو دسته " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی و " جبهه پايداری " يا " اصولگرايان پيشرو " به رهبری مصباح يزدی تقسيم شده اند . اختلافات اين دو جبهه بقدری شديد است که مهدوی کنی رهبر جبهه متحد اصولگرايان مجبور شده است برای پيوستن آنان به جبهه متحد اصولگرايان و تعيين تکليف کردن خود هشدار و اخطار بدهد . وی می گويد : برای آخرين بار به دوستانی که به اسامی مختلف ( منظور جبهه پايداری ) در مقابل جبهه متحد اصولگرا در آمده اند نصيحت می کنم ؛ ورود پيدا کنند ؛ ما آنها را قبول داريم . بايد نشست و برخی اختلافات را با صحبت حل کرد . اما در اين مقطع جدائی ها و ..... خوب نيست و دشمن از آن سوء استفاده می کند .
3 ــ باند " لاريجانی ــ قاليباف " اگر چه رقمی نيستند ولی در ميانه اين دعوا هايِ باند ها بيکار نخواهند نشست . مصباح يزدی آنان را " ساکتين فتنه " می نامد .
در چنين شرايطی که تشتت و اختلاف سراپای باند ولی فقيه را فرا گرفته است . چه تضمينی وجود دارد که اگر نتايج انتخابات به نفع يکی از باندهای حاکم اعلام نشود ؛ حوادث خونين انتخابات رياست جمهوری دو سال پيش تکرار نشود ؟
سالار آب نوش فرمانده سپاه استان قزوين ( 14 اسفند 89 يکسال پيش از انتخابات مجلس ) وابسته به باند ولی فقيه : اگر نتيجه انتخابات مجلس ؛ نتيجه ای نباشد که در راستای ارزش های ما باشد سال 91 سال بسيار خطرناک و حتی خونينی است ..... زيرا ما می جنگيم .
موفقيت باند احمدی نژاد در مجلس به هيچ وجه خوشايند ولی فقيه و دار و دسته اش نميباشد ؛ زيرا که کنترل مجلس توسط باند احمدی نژاد ؛ يعنی تضمينی برای کسب کرسی رياست جمهوری آينده . رئيس جمهوری که هوادارانش از او خواسته اند که " بت بزرگ " يعنی ولی فقيه را بشکند .
پيروزی جبهه پايداری به رهبری مصباح يزدی نه به نفع احمدی نژاد است و نه به نفع روحانيت سنتی که بدور ولی فقيه حلقه زده اند . با پيروزی جبهه پايداری ؛ راه برای تصاحب کرسی رياست مجلس خبرگانِ رهبری ؛ توسط مصباح يزدی باز می شود و در قدمهای بعدی ؛ راه برای کسب کرسی جانشينی رهبری ( ولی فقيه ) نيز هموار می گردد .
تنها گزينه مطلوب برای ولی فقيه ؛ پيروزی کامل " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی يار و متحد اصلی خامنه ای است . که در اين صورت خامنه ای می تواند با همدستی وی با چالش های مقابل نظام بی دردسر تر مقابله کند .
رژيم قرون وسطائی در اين 33 سال هميشه با مقوله انتخابات مشکل داشته است . اما اين بار ؛ در شرايطی که سهم خواهی در انتخابات مجلس ؛ باندهای قدرت طلب رژيم را رو در روی هم قرار داده است و خامنه ای هم ــ به خاطر از دست دادن اعتبار و نفوذ سابق خود ــ نمی تواند باندهای درون نظام را در جهت منويات خود به خط کند و به اختلافات ميان آنها خاتمه دهد ؛ انتخابات در بستری از نارضايتی گسترده اجتماعی و زنان و مردانی دلير و شجاع که مترصد فرصتی برای اعتراض و قيام هستند ؛ اهميتی ويژه می يابد .
محمل های مادی جنگ و دعوای باندها :
دخالت مجمع تشخيص مصلحت که نهاد انتصابی و تحت امر ولی فقيه است در تشخيص صلاحيت کانديداها و حذف کانديدا های باند مقابل ؛ می تواند به عرصه مهمی از جنگ و دعوا بين باندهای مختلف تبديل شود .
امور اجرائی انتخابات با نظارت و توسط " وزارت کشور " هدايت می شود ؛ وزارت کشور زير نظر احمدی نژاد و باندش اداره و مديريت ميشود . در اين صورت دست اين باند در مهندسی آرای انتخاباتی ؛ نحوه برگزاری و کنترل صندوق های رأی و ..... باز است و می تواند مسير انتخابات را به نفع باند خود هدايت کند ؛ در اينصورت روشن است که باندهای رقيب ساکت و بيکار نخواهند نشست .
آنچه روشن و قطعی است باندهای متخاصم درونی رژيم اين بار ؛ حتی با پذيرش بالاترين خطرات برای کل نظام ؛ تمام تلاش خود را بکار ميگيرند تا با بکار گيری ابزارهای در دسترس ؛ سهم بيشتری از کرسی های مجلس را تصاحب کنند .
بنابراين در شرايطی که ديگر امکان صلح آميز تقسيم قدرت و ثروت ميان باندهای رژيم وجود ندارد ؛ در حاليکه جناح های رژيم به هم چنگ و دندان نشان می دهند و در موقعيتی که تضادها و اختلافات ميان باندهای رژيم به مرحله آنتاگونيستی رسيده است و همچنين در شرايطی که مردم ايران در کمين نشسته و منتظر فرصت مناسب برای شروع قيام و اعتراضات هستند . آيا اين نمايش قلابيِ انتخابات می تواند پرده آخر تراژدی تلخ و رنجبار ملتی شريف و رنج کشيده ؛ طی 33 سال حاکميت سياه نظام دينی بر کشور ما باشد ؟ به عبارتی آيا جوانان غيور ؛ زنان شجاع ؛ دانشجويان قهرمان و مردم رنج ديده ميهن مان می توانند فتيله آغازِ استارتِ پروسهِ سرنگونی رژيم را به آتش بکشند ؟
arezo1953@yahoo.de
تحريم چرا ؟
1 ــ يک سر تمام نارسائيها و فساد های موجود در کشور ما ؛ به نمايندگانی وصل است که در کرسی های همين مجلس ــ خانه فساد ــ لانه کرده اند . برای زنان کشورمان روشن است که قوانين و احکام تبعيض آميز و زن ستيزانه ای که بيش از سی سال آسايش و امنيت را از آنان گرفته است ؛ توجيه قانونی دارد و قانونش در همين مجلس تدوين شده است . جوانان دلير کشورمان ؛ دانشجويان عزيز ميهن مان و ..... خوب می دانند ؛ اگر آزادی و شادی شان سلب شده ؛ اگر از نبود امکانات برای شکوفائی استعداد ها رنج می برند ؛ اگر از آينده مبهم شغلی که در انتظارشان است نگرانند و اگر دنيائی ممنوعيت در مسير کار و زندگی دارند ؛ به دليل قوانين ضد مردمی است که توسط همين مجلس تصويب می شود ؛ و همه مردم ايران می دانند ؛ سر منشاء فقر ؛ گرانی ؛ بيکاری و ساير مصائب و بلايای اجتماعی به قوانينی گره خورده است که در اين خانه فساد تنظيم و تدوين می شود و ..... بنابراين طبيعی است ؛ که زنان و مردان ايران حق داشته باشند که بگويند ؛ چرا بايد به کسانی که می خواهند در اين لانه فساد بيتو ته کنند با رأی خود مشروعيت بدهند ؟
2 ــ اکنون که متحدين ديروز ــ اصلاح طلبان ــ رژيم هم ؛ بازی انتخابات او را جدی نگرفته اند و در آن شرکت نمی کنند . ديگر در اين انتخابات بر خلاف انتخابات دوره های اصلاحات و انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد ؛ مردم و رأی دهندگان در معرض انتخاب بين " بد " و " بدتر " قرار ندارند ؛ تا با دادن ميليون ها رأی به کانديدای " بد " ( کانديدای اصلاح طلب ) انزجار خود را از " ولی فقيه " و دست پروردگانش به نمايش بگذارند . در اين دورهِ انتخابات ؛ انتخاب ميان " بدتر " و " بدتر " است . بنابراين ديگر توجيهات واهی گذشته برای شرکت در انتخابات يعنی انتخاب بين " بد " و " بدتر " وجود ندارد. پس اگر اغراض و اهداف پشت پرده ای وجود نداشته باشد ؛ هيچ دسته و گروهی نمی تواند بهانه و دليل موجه و مشروعی برای شرکت در انتخابات ارائه دهد . مضاف بر آن که ديگر ؛ در ميان مردم هم رغبتی برای شرکت در چنين نمايشاتی وجود ندارد .
بنابراين برای رهائی از دلمردگی و بی اعتمادی های ناشی از رکود و رخوت جنبش سبز ؛ فرصتی فراهم و در دسترس مردم قرار گرفته ؛ تا دوباره چشمه های اميد و انرژی مردم به غليان و جوشش در آيند و باز هم غرش اعتراضات خشم آگين مردم در خيابان های شهرها ؛ امنيت و آسايش را از ولی فقيه و دشمنان مردم سلب نمايد . پس بر تک تک مردم و گروهها و سازمان های سياسی مخالف رژيم واجب است که اين فرصت گرانبها را مغتنم بشمارند ؛ چرا که رسوائی شکست رژيم در انتخابات ؛ روانشناسی جنبش اجتماعی را ارتقاء می دهد و خون تازه ای به رگهايِ فسرده جنبش به کما رفته مردم جاری ميکند و جنبش اعتراضی مردم را برای کسب پيروزی ها و بر داشتن گامهای بعدی آماده می سازد .
چه نوع تحريم ؟
منطق تحولات بعد از انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد حکم می کند که از هر دريچه ای که برای آزادی ؛ مبارزه و اعتراض گشوده می شود بايد حداکثر بهره برداری را بعمل آورد . همچنين اعتراضات مردم در 25 بهمن امسال نشان داد که دوران تيراندازی و کشتن مردم معترض در خيابانها ؛ به پايان خود رسيده است . در اين صورت مردم می توانند بی محابا و جسورتر از هميشه وارد کار زارهای خيابانی شوند . بنابراين بايد از آزادی نسبی که ــ که مرهون موقعيت دشوار داخلی و بين المللی رژيم و انبوه بحران های گريبانگير آن است ــ اجبارا" رژيم در دوران انتخابات به آن تن خواهد داد ؛ بهره برداری نمود و از آن برای استمرار مبارزه با نظام حاکم استفاده نمود .
اين قانون مبارزه با ستمگران است که از هر شکافی که در دستگاه سرکوب ــ به دلايل داخلی و يا بين المللی ــ باز می شود اگر خوب استفاده شود . امکانات گسترده تری برای مبارزه در اختيار مردم معترض و مبارزين قرار می گيرد . استفاده صحيح از اين امکانات و موقعيت هائی که پيش می آيد راه پيروزيهای بعدی را هموار می کند .
هر فراخوانی که برای تحريم انتخابات صادر می شود اگر " خانه نشينی " را بعنوان راه کار " تحريم " معرفی کند " فراخوانی سلبی " و ناقص است ؛ " اعتراضی خاموش " است ؛ که نه تنها بهره چندانی عايد جنبش اعتراضی مردم نمی کند , بلکه به رژيم فرصت می دهد که در آرامش مطلوب ؛ سر و ته انتخابات قلابی اش را بهم بياورد .
تحريم به معنی خانه نشينی برای اجتناب از رأی دادن ؛ پاسيوترين شکل مخالفت جامعه در برابر قدرت سياسی حاکم است . شايسته نيست که ؛ از مردم و جوانان پر شور و آزاديخواه کشور که حماسه اعتراضات عاشورا و 25 بهمن 89 را در کارنامه خود دارند به خواهيم اين فرصت گرانبها را از دست بدهند و در خانه هايشان بنشينند تا اين رژيم ضد بشری در سايه سکوت و آرامش جامعه ؛ برنامه هايش را پيش ببرد. مردم ايران و جوانان شجاع کشور که با اين رژيم " قهر " نکرده اند که در خانه هايشان بمانند و روز انتخايات بيرون نيانند . مردم و جوانان ايران اين رژيم را نميخواهند ؛ بنابراين بايد راهکارهای عملی و اکتيو برای رسيدن به اين هدف را بر گزينند .
البته ؛ رژيم به دليل ترس از واکنش های غير مترقبه مردم و خارج شدن کنترل انتخابات از دستشان و افتادن ابتکار عمل به دست مردم ؛ قطعا" اختناق در جامعه را گسترش خواهد داد و به بگير و به بندهای گسترده دست خواهد زد ؛ عليرغم اين نبايد گذاشت اين فرصت غير قابل تکرار به بطالت از دست برود . مردم بايد از هر ابتکاری استفاده کنند تا فضای روانيِ آرامی که مطلوب رژيم است و به آن احتياج دارد تا انتخابات نمايشی اش را به پايان برساند و با آرامش صندلی های مجلس را بين جناح ها تقسيم کند ؛ را بهم بزنند .
پس بايد مردم با عزم جزم در خيابانها بمانند ؛ اعتراض کنند و بساط حقه بازی انتخاباتی اش را بهم بزنند . نبايد به رژيم فرصت داد تا اين گردنه صعب را آنطور که می خواهد با دردسر کمتر در سکوت معترضين پشت سر بگذارد . به جد بايد از مردم خواست ؛ به خيابانها بيايند ؛ مراسم انتخاباتی کانديدا های رژيم را بهم بزنند ؛ با پخش تراکت و شعار نويسی کانديدا های دزد و فاسد رژيم را افشا کنند . بايد شکل تحريم و مخالفت مردم با انتخابات قلابيِ رژيم به گونه ای باشد که حاکميت دروغ ؛ در دنيا افشا و رسوا شود و دنيا مخالفت مردم ايران با اين رژيم و انتخابات اش را همانگونه که هست ببيند .
چالش ها و آينده رژيم :
در انتخابات مجلس اين بار رژيم ؛ آرايش و جناح بنديهای درونی با گذشته کاملا" متفاوت می باشد . در انتخابات گذشته ؛ معمولا" دو جناح " اصلاح طلبان " و " اصولگرايان " جناحهای رقيب حاضر در انتخابات بودند . بعد از جراحی و پرتاب به بيرون اصلاح طلبان از ساختار حاکميت ؛ دامنه جنگ به درون خانه کشيده شده است . الان دعوای اصلی بر سر تصاحب کرسی های مجلس ميان باند ولی فقيه يعنی " اصولگرايان ولائی " و دار و دسته احمدی نژاد يعنی " اصولگرايان غير ولائی " است .اما چالش بزرگ ولی فقيه در اين شرايط :
1 ــ حذف احمدی نژاد و باندش در انتخابات مجلس ؛ اگر چه تمايل قلبی ولی فقيه است ولی کار ساده ای نمی باشد . زيرا در طول 6 سال رياست جمهوری احمدی نژاد ولی فقيه و همه نهادهای حکومتی برای تثبيت وی از هيچ کوششی دريغ نکرده اند ؛ اکنون ديگر حذف وی که تار و پود نظام به بقای او وابسته شده است برای آنان ؛ کار ساده ای به نظر نمی رسد . يعنی باند ولی فقيه به آسانی نمی تواند ريل عوض کند و او را از سر راهش بر دارد
محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه در مورد خطر جريان احمدی نژاد برای بقاء نظام می گويد : جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) يعنی کسانی که از مسير اصولگرائی ولائی منحرف شده اند ........ با سر دادن شعارها و بکارگيری ترفندهای جديد قصد روياروئی با انقلاب را دارند . اين جريان در آينده بطور قطع به مقابله با انقلاب بلند خواهد شد .
روح الله حسينيان که در گذشته از سينه چاکان و حاميان پر و پا قرص احمدی نژاد بود و الان در " جبهه پايداری " در خدمت آيت الله مصباح يزدی می باشد می گويد : بين ما و جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) و فتنه ( جنبش سبز ) خط خون واقع شده و هيچکس نمی تواند اين خط را بر دارد .
2 ــ اصولگرايان ولائی ( باند ولی فقيه ) نيز حداقل به دو دسته " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی و " جبهه پايداری " يا " اصولگرايان پيشرو " به رهبری مصباح يزدی تقسيم شده اند . اختلافات اين دو جبهه بقدری شديد است که مهدوی کنی رهبر جبهه متحد اصولگرايان مجبور شده است برای پيوستن آنان به جبهه متحد اصولگرايان و تعيين تکليف کردن خود هشدار و اخطار بدهد . وی می گويد : برای آخرين بار به دوستانی که به اسامی مختلف ( منظور جبهه پايداری ) در مقابل جبهه متحد اصولگرا در آمده اند نصيحت می کنم ؛ ورود پيدا کنند ؛ ما آنها را قبول داريم . بايد نشست و برخی اختلافات را با صحبت حل کرد . اما در اين مقطع جدائی ها و ..... خوب نيست و دشمن از آن سوء استفاده می کند .
3 ــ باند " لاريجانی ــ قاليباف " اگر چه رقمی نيستند ولی در ميانه اين دعوا هايِ باند ها بيکار نخواهند نشست . مصباح يزدی آنان را " ساکتين فتنه " می نامد .
در چنين شرايطی که تشتت و اختلاف سراپای باند ولی فقيه را فرا گرفته است . چه تضمينی وجود دارد که اگر نتايج انتخابات به نفع يکی از باندهای حاکم اعلام نشود ؛ حوادث خونين انتخابات رياست جمهوری دو سال پيش تکرار نشود ؟
سالار آب نوش فرمانده سپاه استان قزوين ( 14 اسفند 89 يکسال پيش از انتخابات مجلس ) وابسته به باند ولی فقيه : اگر نتيجه انتخابات مجلس ؛ نتيجه ای نباشد که در راستای ارزش های ما باشد سال 91 سال بسيار خطرناک و حتی خونينی است ..... زيرا ما می جنگيم .
موفقيت باند احمدی نژاد در مجلس به هيچ وجه خوشايند ولی فقيه و دار و دسته اش نميباشد ؛ زيرا که کنترل مجلس توسط باند احمدی نژاد ؛ يعنی تضمينی برای کسب کرسی رياست جمهوری آينده . رئيس جمهوری که هوادارانش از او خواسته اند که " بت بزرگ " يعنی ولی فقيه را بشکند .
پيروزی جبهه پايداری به رهبری مصباح يزدی نه به نفع احمدی نژاد است و نه به نفع روحانيت سنتی که بدور ولی فقيه حلقه زده اند . با پيروزی جبهه پايداری ؛ راه برای تصاحب کرسی رياست مجلس خبرگانِ رهبری ؛ توسط مصباح يزدی باز می شود و در قدمهای بعدی ؛ راه برای کسب کرسی جانشينی رهبری ( ولی فقيه ) نيز هموار می گردد .
تنها گزينه مطلوب برای ولی فقيه ؛ پيروزی کامل " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی يار و متحد اصلی خامنه ای است . که در اين صورت خامنه ای می تواند با همدستی وی با چالش های مقابل نظام بی دردسر تر مقابله کند .
رژيم قرون وسطائی در اين 33 سال هميشه با مقوله انتخابات مشکل داشته است . اما اين بار ؛ در شرايطی که سهم خواهی در انتخابات مجلس ؛ باندهای قدرت طلب رژيم را رو در روی هم قرار داده است و خامنه ای هم ــ به خاطر از دست دادن اعتبار و نفوذ سابق خود ــ نمی تواند باندهای درون نظام را در جهت منويات خود به خط کند و به اختلافات ميان آنها خاتمه دهد ؛ انتخابات در بستری از نارضايتی گسترده اجتماعی و زنان و مردانی دلير و شجاع که مترصد فرصتی برای اعتراض و قيام هستند ؛ اهميتی ويژه می يابد .
محمل های مادی جنگ و دعوای باندها :
دخالت مجمع تشخيص مصلحت که نهاد انتصابی و تحت امر ولی فقيه است در تشخيص صلاحيت کانديداها و حذف کانديدا های باند مقابل ؛ می تواند به عرصه مهمی از جنگ و دعوا بين باندهای مختلف تبديل شود .
امور اجرائی انتخابات با نظارت و توسط " وزارت کشور " هدايت می شود ؛ وزارت کشور زير نظر احمدی نژاد و باندش اداره و مديريت ميشود . در اين صورت دست اين باند در مهندسی آرای انتخاباتی ؛ نحوه برگزاری و کنترل صندوق های رأی و ..... باز است و می تواند مسير انتخابات را به نفع باند خود هدايت کند ؛ در اينصورت روشن است که باندهای رقيب ساکت و بيکار نخواهند نشست .
آنچه روشن و قطعی است باندهای متخاصم درونی رژيم اين بار ؛ حتی با پذيرش بالاترين خطرات برای کل نظام ؛ تمام تلاش خود را بکار ميگيرند تا با بکار گيری ابزارهای در دسترس ؛ سهم بيشتری از کرسی های مجلس را تصاحب کنند .
بنابراين در شرايطی که ديگر امکان صلح آميز تقسيم قدرت و ثروت ميان باندهای رژيم وجود ندارد ؛ در حاليکه جناح های رژيم به هم چنگ و دندان نشان می دهند و در موقعيتی که تضادها و اختلافات ميان باندهای رژيم به مرحله آنتاگونيستی رسيده است و همچنين در شرايطی که مردم ايران در کمين نشسته و منتظر فرصت مناسب برای شروع قيام و اعتراضات هستند . آيا اين نمايش قلابيِ انتخابات می تواند پرده آخر تراژدی تلخ و رنجبار ملتی شريف و رنج کشيده ؛ طی 33 سال حاکميت سياه نظام دينی بر کشور ما باشد ؟ به عبارتی آيا جوانان غيور ؛ زنان شجاع ؛ دانشجويان قهرمان و مردم رنج ديده ميهن مان می توانند فتيله آغازِ استارتِ پروسهِ سرنگونی رژيم را به آتش بکشند ؟
تحريم انتخابات مجلس ؛ پردهِ آخرِ سرنگونی
انتخابات نمايشی مجلس اين بار ؛ بر خلاف انتخابات گذشته در شرايطی در کشور برگزار می شود که وزش نسيم بهاريِ برای تغيير نظام های ديکتاتوری در خاورميانه و وقوع انقلابات در اين کشورها ؛ باعث شده است که مردم و جوانان ميهن اسير ما ؛ نيز با جوشش و التهاب وقوع قيامی برای سرنگونی استبداد دينی در کشورمان را انتظار بکشند . از طرف ديگر با ورود پارامترهای جديد در صحنه سياسی کشور ( شرايط بين المللی ــ تهديدهای جنگ خارجی ؛ تحريم نفت و بانک مرکزی رژيم ــ ؛ علنی شدن و شدت گيری جنگ قدرت درونی ؛ بحران های لاعلاج اقتصادی ؛ تحريم گسترده انتخابات حتی از طرف اصلاح طلبان و ....... ) برگزاری انتخابات به راحتی گذشته صورت نخواهد گرفت و درد سرهای بسياری سختی در انتظار رژيم می باشد . بنابراين در اين شرايط مردم و جوانان ميهن ؛ می توانند با استفاده درست از فرصت های پيش آمده ؛ به هدف ديرينه اشان يعنی آزادی و رهائی مردم و کشور خود دست پيدا کنند .
تحريم چرا ؟
1 ــ يک سر تمام نارسائيها و فساد های موجود در کشور ما ؛ به نمايندگانی وصل است که در کرسی های همين مجلس ــ خانه فساد ــ لانه کرده اند . برای زنان کشورمان روشن است که قوانين و احکام تبعيض آميز و زن ستيزانه ای که بيش از سی سال آسايش و امنيت را از آنان گرفته است ؛ توجيه قانونی دارد و قانونش در همين مجلس تدوين شده است . جوانان دلير کشورمان ؛ دانشجويان عزيز ميهن مان و ..... خوب می دانند ؛ اگر آزادی و شادی شان سلب شده ؛ اگر از نبود امکانات برای شکوفائی استعداد ها رنج می برند ؛ اگر از آينده مبهم شغلی که در انتظارشان است نگرانند و اگر دنيائی ممنوعيت در مسير کار و زندگی دارند ؛ به دليل قوانين ضد مردمی است که توسط همين مجلس تصويب می شود ؛ و همه مردم ايران می دانند ؛ سر منشاء فقر ؛ گرانی ؛ بيکاری و ساير مصائب و بلايای اجتماعی به قوانينی گره خورده است که در اين خانه فساد تنظيم و تدوين می شود و ..... بنابراين طبيعی است ؛ که زنان و مردان ايران حق داشته باشند که بگويند ؛ چرا بايد به کسانی که می خواهند در اين لانه فساد بيتو ته کنند با رأی خود مشروعيت بدهند ؟
2 ــ اکنون که متحدين ديروز ــ اصلاح طلبان ــ رژيم هم ؛ بازی انتخابات او را جدی نگرفته اند و در آن شرکت نمی کنند . ديگر در اين انتخابات بر خلاف انتخابات دوره های اصلاحات و انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد ؛ مردم و رأی دهندگان در معرض انتخاب بين " بد " و " بدتر " قرار ندارند ؛ تا با دادن ميليون ها رأی به کانديدای " بد " ( کانديدای اصلاح طلب ) انزجار خود را از " ولی فقيه " و دست پروردگانش به نمايش بگذارند . در اين دورهِ انتخابات ؛ انتخاب ميان " بدتر " و " بدتر " است . بنابراين ديگر توجيهات واهی گذشته برای شرکت در انتخابات يعنی انتخاب بين " بد " و " بدتر " وجود ندارد. پس اگر اغراض و اهداف پشت پرده ای وجود نداشته باشد ؛ هيچ دسته و گروهی نمی تواند بهانه و دليل موجه و مشروعی برای شرکت در انتخابات ارائه دهد . مضاف بر آن که ديگر ؛ در ميان مردم هم رغبتی برای شرکت در چنين نمايشاتی وجود ندارد .
بنابراين برای رهائی از دلمردگی و بی اعتمادی های ناشی از رکود و رخوت جنبش سبز ؛ فرصتی فراهم و در دسترس مردم قرار گرفته ؛ تا دوباره چشمه های اميد و انرژی مردم به غليان و جوشش در آيند و باز هم غرش اعتراضات خشم آگين مردم در خيابان های شهرها ؛ امنيت و آسايش را از ولی فقيه و دشمنان مردم سلب نمايد . پس بر تک تک مردم و گروهها و سازمان های سياسی مخالف رژيم واجب است که اين فرصت گرانبها را مغتنم بشمارند ؛ چرا که رسوائی شکست رژيم در انتخابات ؛ روانشناسی جنبش اجتماعی را ارتقاء می دهد و خون تازه ای به رگهايِ فسرده جنبش به کما رفته مردم جاری ميکند و جنبش اعتراضی مردم را برای کسب پيروزی ها و بر داشتن گامهای بعدی آماده می سازد .
چه نوع تحريم ؟
منطق تحولات بعد از انتخابات رياست جمهوری 22 خرداد حکم می کند که از هر دريچه ای که برای آزادی ؛ مبارزه و اعتراض گشوده می شود بايد حداکثر بهره برداری را بعمل آورد . همچنين اعتراضات مردم در 25 بهمن امسال نشان داد که دوران تيراندازی و کشتن مردم معترض در خيابانها ؛ به پايان خود رسيده است . در اين صورت مردم می توانند بی محابا و جسورتر از هميشه وارد کار زارهای خيابانی شوند . بنابراين بايد از آزادی نسبی که ــ که مرهون موقعيت دشوار داخلی و بين المللی رژيم و انبوه بحران های گريبانگير آن است ــ اجبارا" رژيم در دوران انتخابات به آن تن خواهد داد ؛ بهره برداری نمود و از آن برای استمرار مبارزه با نظام حاکم استفاده نمود .
اين قانون مبارزه با ستمگران است که از هر شکافی که در دستگاه سرکوب ــ به دلايل داخلی و يا بين المللی ــ باز می شود اگر خوب استفاده شود . امکانات گسترده تری برای مبارزه در اختيار مردم معترض و مبارزين قرار می گيرد . استفاده صحيح از اين امکانات و موقعيت هائی که پيش می آيد راه پيروزيهای بعدی را هموار می کند .
هر فراخوانی که برای تحريم انتخابات صادر می شود اگر " خانه نشينی " را بعنوان راه کار " تحريم " معرفی کند " فراخوانی سلبی " و ناقص است ؛ " اعتراضی خاموش " است ؛ که نه تنها بهره چندانی عايد جنبش اعتراضی مردم نمی کند , بلکه به رژيم فرصت می دهد که در آرامش مطلوب ؛ سر و ته انتخابات قلابی اش را بهم بياورد .
تحريم به معنی خانه نشينی برای اجتناب از رأی دادن ؛ پاسيوترين شکل مخالفت جامعه در برابر قدرت سياسی حاکم است . شايسته نيست که ؛ از مردم و جوانان پر شور و آزاديخواه کشور که حماسه اعتراضات عاشورا و 25 بهمن 89 را در کارنامه خود دارند به خواهيم اين فرصت گرانبها را از دست بدهند و در خانه هايشان بنشينند تا اين رژيم ضد بشری در سايه سکوت و آرامش جامعه ؛ برنامه هايش را پيش ببرد. مردم ايران و جوانان شجاع کشور که با اين رژيم " قهر " نکرده اند که در خانه هايشان بمانند و روز انتخايات بيرون نيانند . مردم و جوانان ايران اين رژيم را نميخواهند ؛ بنابراين بايد راهکارهای عملی و اکتيو برای رسيدن به اين هدف را بر گزينند .
البته ؛ رژيم به دليل ترس از واکنش های غير مترقبه مردم و خارج شدن کنترل انتخابات از دستشان و افتادن ابتکار عمل به دست مردم ؛ قطعا" اختناق در جامعه را گسترش خواهد داد و به بگير و به بندهای گسترده دست خواهد زد ؛ عليرغم اين نبايد گذاشت اين فرصت غير قابل تکرار به بطالت از دست برود . مردم بايد از هر ابتکاری استفاده کنند تا فضای روانيِ آرامی که مطلوب رژيم است و به آن احتياج دارد تا انتخابات نمايشی اش را به پايان برساند و با آرامش صندلی های مجلس را بين جناح ها تقسيم کند ؛ را بهم بزنند .
پس بايد مردم با عزم جزم در خيابانها بمانند ؛ اعتراض کنند و بساط حقه بازی انتخاباتی اش را بهم بزنند . نبايد به رژيم فرصت داد تا اين گردنه صعب را آنطور که می خواهد با دردسر کمتر در سکوت معترضين پشت سر بگذارد . به جد بايد از مردم خواست ؛ به خيابانها بيايند ؛ مراسم انتخاباتی کانديدا های رژيم را بهم بزنند ؛ با پخش تراکت و شعار نويسی کانديدا های دزد و فاسد رژيم را افشا کنند . بايد شکل تحريم و مخالفت مردم با انتخابات قلابيِ رژيم به گونه ای باشد که حاکميت دروغ ؛ در دنيا افشا و رسوا شود و دنيا مخالفت مردم ايران با اين رژيم و انتخابات اش را همانگونه که هست ببيند .
چالش ها و آينده رژيم :
در انتخابات مجلس اين بار رژيم ؛ آرايش و جناح بنديهای درونی با گذشته کاملا" متفاوت می باشد . در انتخابات گذشته ؛ معمولا" دو جناح " اصلاح طلبان " و " اصولگرايان " جناحهای رقيب حاضر در انتخابات بودند . بعد از جراحی و پرتاب به بيرون اصلاح طلبان از ساختار حاکميت ؛ دامنه جنگ به درون خانه کشيده شده است . الان دعوای اصلی بر سر تصاحب کرسی های مجلس ميان باند ولی فقيه يعنی " اصولگرايان ولائی " و دار و دسته احمدی نژاد يعنی " اصولگرايان غير ولائی " است .اما چالش بزرگ ولی فقيه در اين شرايط :
1 ــ حذف احمدی نژاد و باندش در انتخابات مجلس ؛ اگر چه تمايل قلبی ولی فقيه است ولی کار ساده ای نمی باشد . زيرا در طول 6 سال رياست جمهوری احمدی نژاد ولی فقيه و همه نهادهای حکومتی برای تثبيت وی از هيچ کوششی دريغ نکرده اند ؛ اکنون ديگر حذف وی که تار و پود نظام به بقای او وابسته شده است برای آنان ؛ کار ساده ای به نظر نمی رسد . يعنی باند ولی فقيه به آسانی نمی تواند ريل عوض کند و او را از سر راهش بر دارد
محمد علی جعفری فرمانده کل سپاه در مورد خطر جريان احمدی نژاد برای بقاء نظام می گويد : جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) يعنی کسانی که از مسير اصولگرائی ولائی منحرف شده اند ........ با سر دادن شعارها و بکارگيری ترفندهای جديد قصد روياروئی با انقلاب را دارند . اين جريان در آينده بطور قطع به مقابله با انقلاب بلند خواهد شد .
روح الله حسينيان که در گذشته از سينه چاکان و حاميان پر و پا قرص احمدی نژاد بود و الان در " جبهه پايداری " در خدمت آيت الله مصباح يزدی می باشد می گويد : بين ما و جريان انحرافی ( باند احمدی نژاد ) و فتنه ( جنبش سبز ) خط خون واقع شده و هيچکس نمی تواند اين خط را بر دارد .
2 ــ اصولگرايان ولائی ( باند ولی فقيه ) نيز حداقل به دو دسته " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی و " جبهه پايداری " يا " اصولگرايان پيشرو " به رهبری مصباح يزدی تقسيم شده اند . اختلافات اين دو جبهه بقدری شديد است که مهدوی کنی رهبر جبهه متحد اصولگرايان مجبور شده است برای پيوستن آنان به جبهه متحد اصولگرايان و تعيين تکليف کردن خود هشدار و اخطار بدهد . وی می گويد : برای آخرين بار به دوستانی که به اسامی مختلف ( منظور جبهه پايداری ) در مقابل جبهه متحد اصولگرا در آمده اند نصيحت می کنم ؛ ورود پيدا کنند ؛ ما آنها را قبول داريم . بايد نشست و برخی اختلافات را با صحبت حل کرد . اما در اين مقطع جدائی ها و ..... خوب نيست و دشمن از آن سوء استفاده می کند .
3 ــ باند " لاريجانی ــ قاليباف " اگر چه رقمی نيستند ولی در ميانه اين دعوا هايِ باند ها بيکار نخواهند نشست . مصباح يزدی آنان را " ساکتين فتنه " می نامد .
در چنين شرايطی که تشتت و اختلاف سراپای باند ولی فقيه را فرا گرفته است . چه تضمينی وجود دارد که اگر نتايج انتخابات به نفع يکی از باندهای حاکم اعلام نشود ؛ حوادث خونين انتخابات رياست جمهوری دو سال پيش تکرار نشود ؟
سالار آب نوش فرمانده سپاه استان قزوين ( 14 اسفند 89 يکسال پيش از انتخابات مجلس ) وابسته به باند ولی فقيه : اگر نتيجه انتخابات مجلس ؛ نتيجه ای نباشد که در راستای ارزش های ما باشد سال 91 سال بسيار خطرناک و حتی خونينی است ..... زيرا ما می جنگيم .
موفقيت باند احمدی نژاد در مجلس به هيچ وجه خوشايند ولی فقيه و دار و دسته اش نميباشد ؛ زيرا که کنترل مجلس توسط باند احمدی نژاد ؛ يعنی تضمينی برای کسب کرسی رياست جمهوری آينده . رئيس جمهوری که هوادارانش از او خواسته اند که " بت بزرگ " يعنی ولی فقيه را بشکند .
پيروزی جبهه پايداری به رهبری مصباح يزدی نه به نفع احمدی نژاد است و نه به نفع روحانيت سنتی که بدور ولی فقيه حلقه زده اند . با پيروزی جبهه پايداری ؛ راه برای تصاحب کرسی رياست مجلس خبرگانِ رهبری ؛ توسط مصباح يزدی باز می شود و در قدمهای بعدی ؛ راه برای کسب کرسی جانشينی رهبری ( ولی فقيه ) نيز هموار می گردد .
تنها گزينه مطلوب برای ولی فقيه ؛ پيروزی کامل " جبهه متحد اصولگرايان " به رهبری مهدوی کنی يار و متحد اصلی خامنه ای است . که در اين صورت خامنه ای می تواند با همدستی وی با چالش های مقابل نظام بی دردسر تر مقابله کند .
رژيم قرون وسطائی در اين 33 سال هميشه با مقوله انتخابات مشکل داشته است . اما اين بار ؛ در شرايطی که سهم خواهی در انتخابات مجلس ؛ باندهای قدرت طلب رژيم را رو در روی هم قرار داده است و خامنه ای هم ــ به خاطر از دست دادن اعتبار و نفوذ سابق خود ــ نمی تواند باندهای درون نظام را در جهت منويات خود به خط کند و به اختلافات ميان آنها خاتمه دهد ؛ انتخابات در بستری از نارضايتی گسترده اجتماعی و زنان و مردانی دلير و شجاع که مترصد فرصتی برای اعتراض و قيام هستند ؛ اهميتی ويژه می يابد .
محمل های مادی جنگ و دعوای باندها :
دخالت مجمع تشخيص مصلحت که نهاد انتصابی و تحت امر ولی فقيه است در تشخيص صلاحيت کانديداها و حذف کانديدا های باند مقابل ؛ می تواند به عرصه مهمی از جنگ و دعوا بين باندهای مختلف تبديل شود .
امور اجرائی انتخابات با نظارت و توسط " وزارت کشور " هدايت می شود ؛ وزارت کشور زير نظر احمدی نژاد و باندش اداره و مديريت ميشود . در اين صورت دست اين باند در مهندسی آرای انتخاباتی ؛ نحوه برگزاری و کنترل صندوق های رأی و ..... باز است و می تواند مسير انتخابات را به نفع باند خود هدايت کند ؛ در اينصورت روشن است که باندهای رقيب ساکت و بيکار نخواهند نشست .
آنچه روشن و قطعی است باندهای متخاصم درونی رژيم اين بار ؛ حتی با پذيرش بالاترين خطرات برای کل نظام ؛ تمام تلاش خود را بکار ميگيرند تا با بکار گيری ابزارهای در دسترس ؛ سهم بيشتری از کرسی های مجلس را تصاحب کنند .
بنابراين در شرايطی که ديگر امکان صلح آميز تقسيم قدرت و ثروت ميان باندهای رژيم وجود ندارد ؛ در حاليکه جناح های رژيم به هم چنگ و دندان نشان می دهند و در موقعيتی که تضادها و اختلافات ميان باندهای رژيم به مرحله آنتاگونيستی رسيده است و همچنين در شرايطی که مردم ايران در کمين نشسته و منتظر فرصت مناسب برای شروع قيام و اعتراضات هستند . آيا اين نمايش قلابيِ انتخابات می تواند پرده آخر تراژدی تلخ و رنجبار ملتی شريف و رنج کشيده ؛ طی 33 سال حاکميت سياه نظام دينی بر کشور ما باشد ؟ به عبارتی آيا جوانان غيور ؛ زنان شجاع ؛ دانشجويان قهرمان و مردم رنج ديده ميهن مان می توانند فتيله آغازِ استارتِ پروسهِ سرنگونی رژيم را به آتش بکشند ؟
arezo1953@yahoo.de
منبع: پژواک ایران
۱۳۹۰ اسفند ۲, سهشنبه
گزارش آماری نقض حقوق بشر - ویژه بهمن ماه ۱۳۹۰
خبرگزاری
هرانا - نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران بر اساس
برنامه ماهانه خود که بیش از ۲۳ ماه از آغاز آن میگذرد، اقدام به انتشار
گزارش آماری ماهانه از وضعیت حقوق بشر ایران ویژه بهمن ماه ۱۳۹۰ نمود.
در این نوشتار ۱۹۱ گزارش حقوق بشری منتشره بهمن ماه در ۱۱ رسته حقوقی مورد
بررسی قرار گرفته است. و علاوه بر تلاش برای ارتقای دقت گزارشات تلاش شده
است جنبههای آموزشی نیز در گزارش تقویت شود. بررسی حقوقی اخبار و گزارشات
مهم و پرداختن به گزارشاتی که بیشترین و کمترین توجه را به خود را اختصاص
داده است در کنار استفاده از محاسبات آماری و نموداری را باید از دیگر نکات
برجسته این گزارش دانست.
ارزیابی عمومی اخبار نقض حقوق بشر در ماهِ بهمن
در
بهمن ماه ۱۳۹۰، نقض گستردهی حقوق بشر، همچون ماهها و سالهای گذشته به
علت رفتار طبقهی حاکم و همچنین ساخت سنتی-فرهنگی جامعه، در ایران ادامه
یافت که بر این اساس نه تنها مسئولان در حوزهها و بخشهای مختلف نظامِ
حاکم بر ایران منجمله قضایی و انتظامی که برخی از مردم نیز، خود ناقضِ حقوق
بشرِ دیگر افراد جامعه بودند.
پس
از آنکه برخی از اصلاح طلبان در سالگرد تجمعات مردمی ۲۵ بهمن سال ۱۳۸۹ که
منجر به کشته شدن دستکم دو تن از معترضین به نامهای محمد مختاری و صانع
ژاله و همچنین حصر خانگی مهدی کروبی و میرحسین موسوی شده بود، فراخوان
تجمع دادند؛ نیروهای امنیتی از
روز ۲۴ بهمن ماه در داخل دانشگاه تهران و در مقابل درب این دانشگاه حضور
محسوسی یافته و حراست دانشگاه تهران با کنترل شدید ورود و خروج دانشجویان،
اقدام به گشت زنی در محوطهی دانشگاه و ایجاد فضایی شالوده از رعب و وحشت
نمود. در روز ۲۵ بهمن ماه نیز علاوه بر اینکه نیروهای انتظامی و امنیتی از
ساعت ۱۵ در مناطق پرتردد شهر تهران و میادین اصلی اقدام به
مانور نظامی کرده و فضایی مملو از رعب و وحشت ایجاد کردند، از شکل گیری
تجمعات منسجم ممانعت به عمل آوردند (دامنهی جو امنیتی در شهرهای اصفهان،
کرمانشاه و اهواز نیز محسوس بوده است). این نیروها هم چنین به ضرب و شتم شهروندان و درگیر شدن با ایشان و بعضاً به شلیک گاز اشک آور به سمت تجمع کنندگان، برای متفرق کردنشان روی آوردند. این در حالیست که تعدادی نیز در پی این برخوردها بازداشت و
به وسیلهی ونهای نیروی انتظامی به مکان نامعلومی منتقل شدند که البته
برخی از شهروندان بازداشتی پس از بازجویی سرپایی آزاد شدهاند.
در خصوص صدور احکام اعدام برای فعالین سیاسی توسط دادگاههای انقلاب نیز در ماه گذشته رضا اسماعیلی(مامدی)
فرزند توفیق ،۳۴ ساله و اهل روستای دریک از توابع شهرستان سلماس که در
حدود پنج ماه پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود و در حال حاضر در
زندان سلماس محبوس است؛ به اتهام "محاربه" از طریق "فعالیت تبلیغی و همکاری
با یکی از احزاب کردی مخالف نظام"؛ با این حکم غیر انسانی مواجه شد.
در
همین رابطه پروندهی زانیار و لقمان مرادی، دو زندانی سیاسی کُرد محبوس در
زندان رجایی شهر کرج که ایشان نیز بنا بر رای قاضی صلواتی، به اتهام
محاربه از طریق قتل پسر امام جمعهی شهر مریوان به اعدام محکوم شده بودند،
پس از تایید حکم از سوی دیوان عالی کشور، بدون ابلاغ کتبی به ایشان به اجرای احکام زندان رجایی شهر کرج ارجاع داده شد.
مضاف بر این قاضی صلواتی، رئیس شعبهی ۱۵ دادگاه انقلاب تهران، مهدی علیزاده فخر
آباد ۳۰ ساله، متاهل و اهل مشهد، طنز نویس و فعال سایبری را به اتهام
محاربه به اعدام محکوم کرد. سعید ملک پور و وحید اصغری هم پیشتر با اتهامی
مشابه در پروندهای موسوم به "مضلین" به اعدام محکوم شده بودند. حسن سی سختی دیگر فرد قربانی این پرونده به حبس ابد محکوم شده است.
بازتاب ویژهی برخی اخبار در رسانهها و شبکههای اجتماعی
در
طی هر ماه برخی از اخبار مورد توجه "ویژه" قرار گرفته و با "حساسیت" خاصی
دنبال میشوند که بازتاب گستردهای در فضای مجازی و رسانهها نیز به دنبال
دارند. بایستی اشاره کرد که این مهم در حالیست که بعضاً امکان این وجود
دارد که این گزارشها حجم کمتری از نقض حقوق بشر را نسبت به موارد مشابه در
این حوزه به خود اختصاص داده باشند.
یکی از اخباری که با بازتابِ ویژهای در حوزهی حقوق بشر رو به رو شد، ادعا ی
مسئولانِ امنیتی راجع به دستگیری تعدادی از همکاران بیبی سی فارسی در
ایران بود که توسط صادق صبا، رئیس بخش فارسی این رسانه تکذیب شد و وی از
تحت فشار قرار دادن اعضای خانواده یا دوستان تعدادی از کارمندان بیبیسی
فارسی توسط ماموران امنیتی ایران در هفتههای اخیر خبر داد.
این اقدام که به منظور تحت فشار قرار دادن همکاران بخش فارسی این رسانه در
لندن و درخواست برای اخذ اعتراف از قربانیان همراه بوده است، حتی با واکنش
وسیع برخی دولتها و سازمانهای حقوق بشری همراه شد.
در ماه گذشته همینطور ارتباط کاربران ایرانی با پستهای الکترونیکی و تمام سایتهای خارجی که نیاز به ورود و ثبت اطلاعات دارند، مسدود شد و همینطور امکان اتصال به وب سایت هایی که از پروتوکل SSL برای برقراری ارتباط امن با سرویس های خود استفاده میکنند، قطع شد.
مختل شدن این سرویس در ایران همزمان با اخبار تلاش سازمانهای امنیتی فعال
در زمینهی سایبری برای بدست آوردن اطلاعات ورود به سرویس های ایمیل
کاربران ایرانی صورت گرفت.
جدا
از این موارد پلیس نظارت بر اماکن عمومی در راستای اجرای طرح امنیت محله
محور و آنچه "برخورد با مظاهر غربی و ترویج دهنده بی بند و باری" عنوان
میشود، تمامی اسباب بازی فروشیها و عرضه کنندگان محصولات فکری را بازرسی،
"عروسکهای باربی" را از سطح شهر جمع آوری و دهها مغازه فروشندهی این نوع عروسکها را پلمپ کرد.
بیتوجهی رسانهها و شبکههای اجتماعی به گزارشهای حقوق بشری
بسیاری
از اخبار در حوزهی حقوق بشر همواره با پوشش نامناسب از سوی رسانهها روبه
رو میشوند. این نوع پوشش نامناسب که گاهاً با فعالیت افراد فعال در فضای
مجازی نیز توام میگردد، موجب شده که برخی موارد نقض حقوق بشر به رقم اهمیت
با کم توجهی و بعضاً بیتوجهی مواجه میشوند. این بخش که به نوعی در تقابل
با بخش قبل قرار میگیرد، به این دسته از گزارشات حقوق بشر اختصاص دارد.
این نوع رفتار همسویی خواسته یا ناخواستهای با رفتار طبقهی حاکم و
رسانههای دولتی نیز برقرار کرده است.
در بهمن ماه مصطفی علیزاده، کارگر قسمت رنگ گروه بهمن (مزدا) در محوطهی کارخانه دست به خودکشی زد و جان باخت. دلیل این خودکشی قرارداشتن نام او به همراه تعداد دیگری از کارگران در لیست اخراج پایان بوده است.
از سوی دیگر کودکی توسط
یک مرد کارتنخواب در شرق تهران که در جستجوی غذا از میان زبالهها بود،
در حالت بیهوشی پیدا شد که با تلاش پزشکان زنده ماند. این در حالی است که
پزشکان نظر دادند او بارها شکنجه و سوزانده شده است.
در حوزهی اقلیتهای قومی نیز نیروهای امنیتی دستکم ۶0 نفر را در شهرهای مختلف خوزستان بازداشت کرده اند و یکی از دستگیر شدگان در بازداشتگاه درگذشته است.
این برخوردها، از شهر عرب نشین شوش شروع شده و سپس به سایر مناطق این
استان از جمله شهرهای اهواز و حمیدیه گسترش یافت. شواهد حاکی از آن است که
این اقدام با نزدیک شدن به سالگرد اعتراضات قومی سال ۸۵ ارتباط داشته و پس
از دیوارنویسی عدهای از جوانان در شوش و دعوت مردم به تحریم انتخابات مجلس
نهم، آغاز شده است.
از طرفی پس از آنکه جمعی از معلمان استان کرمانشاه، در اعتراض به بیتوجهی مسئولان نسبت به رفع مشکلات مالیشان دست به اعتصاب زدند، مضاف بر اینکه مدیر کل آموزش و پرورش کرمانشاه از معلمان اعتصابی درخواست کرد به سر کلاسهای خود بازگردند؛ محمد توکلی دبیر کانون صنفی فرهنگیان کرمانشاه نیز به حراست آموزش و پرورش احضار شد.
در
یک پدیدهی نادر هم، پس از ایجاد حدود ۲۰حفره در بستر دریاچهی پریشان و
زبانه کشیدن شعلههای آتش از درون این حفرهها، این دریاچه دچارآتش سوزی شدید شد به طوری که با گذشت چندین روز از گذشت این آتش سوزی این
واقعه نه تنها مهار نشده که برخی گزارشها حاکی از شدت از آن است. این
پدیده ناشی از خشکسالی و برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی است.
هم چنین یک مقام مسئول در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از تعلیق و
لغو امتیاز "نشر چشمه" خبر داده است. نشر چشمه، از زمان تأسیس در حوزههای
مختلف هنر و ادبیات مانند داستان، شعر، نمایشنامه، فیلمنامه، سینما و
تحقیقات ادبی فعالیت کردهاست و جزو نامدارترین انتشاراتِ کشور به شمار
میرود.
علاوه
بر این، بر اساس آخرین آمارها، معاون توسعهی سازمان رفاه و خدمات اجتماعی
شهرداری تهران، از جمع آوری و ساماندهی حدود ۳۴ هزار فرد "آسیب دیده" از
سطح شهر تهران خبر داده
است. ادعای ساماندهی شهروندانِ بی خانمان در حالی به کرات از سوی مسئولین
مختلف مطرح میشود که بعضاً دیده شده، این افراد با رفتاری خشونت آمیز و
غیرانسانی توسط ماموران شهرداری و نیروهای انتظامی جمع آوری میشوند.
آنطور که مسئولین خود نیز اقرار کردهاند، این شهروندان در پی اجرای طرحی
موسوم به "امنیت محله محور" و زشت نشدن چهرهی شهر جمع آوری میشود. جامعه
شناسان معتقدند که شهرداری صرفاً برای این که مردم کارتن خوابها و متکدیان
را در شهر نبینند این اقدام را انجام میدهند.
چند رویداد مثبت
در
کنارِ تمامی اشکالِ نقض حقوق بشر در کشور، گاهاً رویدادهای مثبتی در این
حوزه نیز رخ میدهند. این بخش صرفاً برای استقبال از این وقایع و تصمیمات
بشر دوستانه و با امید به منسوخ شدن تمامی اقدامات ضد انسانی در کشور، به
ذکر این موارد میپردازد.
یکی از رویدادهای مثبتِ ماه گذشته، در رابطه با پروندهی جواد لاری زندانی
سیاسی است. بر اساس حکم مجدد شعبهی ۲۶ دادگاه انقلاب استان تهران آقای
لاری که پیشتر به اعدام محکوم شده بود، محکومیت این زندانی سیاسی به ۲ سال
حبس تعزیری تقلیل یافت و وی با احتساب ایام حبس، آزاد شد.
در
رابطه با لغوِ احکامِ اعدام، جوان ۱۹ سالهای یز که متهم بود در حین
پرستاری از یک پیر زن ۸۰ ساله با درگیری با وی موجب مرگش شده است، پس از
گذشت اولیای دم از اعدام نجات یافت. اولیای دم بعد از تأیید حکم در دیوان عالی کشور، رضایت خود را اعلام کردند.
از
سوی دیگر و پس از آنکه قانون مجازات اسلامی، سرانجام و با پشت سر گذاشتن
حرف و حدیثهای بسیار در دی ماه سال جاری توسط شورای نگهبان تایید شد،
سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس مدعی شد
که مجازات قصاص برای افراد زیر ۱۸ سال بر اساس این قانون ممنوع شده است.
حقوق دانان پس از بررسی این ادعا تاکید کردهاند که بر اساس قانون جدید در
رابطه با مجازاتهای تعزیری برای کودکان عموماً و دختران خصوصاً، تغییرات
مناسبی صورت گرفته اما لغو کامل و بدون قید و شرط مجازات قصاص برای
نوجوانان زیر ۱۸ به هیچ وجه محقق نشده و قانون مجازات اسلامی در این بخش
نیز، کماکان با استاندارهای بین المللی حقوق بشر، فاصلهی زیادی دارد. بر
اساس ماده ۹۰ این قانون، اگر افراد بالغ کمتر از ۱۸ سال ماهیت جرم انجام
شده و یا حرمت آن را درک نکرده باشند و یا در رشد کمال و عقل آنها شبهه
وجود داشته باشد، از قصاص معاف میشود اما اگر پزشکی قانونی و قاضی رای به
خلاف این دهد، اعدام همچنان پابرجا خواهد بود. جدا از این، قانون مورد
اشاره، کماکان ابهاماتی در خصوص احتساب سن افراد به شمسی یا قمری باقی
گذاشته است.
در
این خصوص سکوت دربارهی حکم رجم یا سنگسار که مجازاتی است برای زنا(روابط
جنسی خارج از ازدواج زن و مرد در صورتی که یکی از آنها متاهل باشد) نیز احتمالا
ینکه این مجازات از قانون جدید مجازات اسلامی حذف شده، به میان آورد و
البته که در چنین حالتی نیز مجازات اعدام جایگزین سنگسار خواهد شد. اشاره
به این نکته ضروری ست که در حال حاضر چندین زندانی با این حکم در زندانهای
کشور به سر میبرند.
بررسی حقوقی برخی از گزارشهای ماه گذشته
در
بخش پیشرو، برخی از گزارشهای ماه گذشته که د فوق به آنها اشاره شد، از
لحاظ حقوقی و به اختصار بررسی میشوند. این امر به منظور لزوم امر آموزش در
کنار اطلاع رسانی و آشنایی قربانیانِ حوزهی حقوق بشر و شهروندان با حقوق
بنیادین خویش است.
ممانعت
از تجمع و راهپیمایی در حوزهی اندیشه و بیان و بسیاری دیگر از حوزهها که
همواره با مخالفت نیروهای حکومتی مواجه میشود علاوه بر اینکه ناقض بندهای
۱ و ۲ ماده ۱۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و مادهی ۱۹ اعلامیه
جهانی حقوق بشر که بر حق آزادی عقیده و بیان تاکید نمودهاند؛ است، به بند ۱
مادهی ۲۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر و مادهی ۲۱ میثاق بین المللی حقوق مدنی
و سیاسی که حق تشکیل و آزادی اجتماعات را به رسمیت میشناسد، نیز بی توجه
است. این همه در حالیست که بر طبق اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی هم
تشکیل اجتماعات و راه پیمایی ها بدون حمل سلاح و به شرط آنکه مخل به مبانی
اسلام نباشد، آزاد است.
به
علاوه بازداشت خودسرانه و تحت الشعاع قرار دادن آزادی و امنیت شخصی افراد
طبق بند ۱ مادهی ۹ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی محکوم است و اخذ
اعتراف در قسمتهای متعددی از مقاوله نامههای موجود از قبیل بخش ز بند ۳
مادهی ۱۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی و بند ۹ قانون احترام به
آزادیهای مشروع و حقوق شهروندی محکوم شده و فاقد هرگونه ارزش شمرده
میشود.
در
رابطه با صدور احکام متعدد اعدام توسط دستگاه قضایی در کشور، مادهی ۳
اعلامیه جهانی حقوق بشر و بند ۱ مادهی ۶ اعلامیه حقوق مدنی-سیاسی، هشدار
میدهند که حق زندگی، از حقوق ذاتی هر انسان به حساب میآید و این حق
بایستی به موجب قانون نیز حمایت شود. بند ۲ مادهی ۱ دومین پروتکل اختیاری
میثاق بین المللی حقوق سیاسی و مدنی به منظور الغای مجازات مرگ هم اقدامات
لازم را در جهت منسوخ کردن مجازات مرگ در قلمرو قضائی را، به کشورها گوشزد
میکند.
مضاف
بر این به علل گوناگونی منجمله، اجرایی شدن طرح تعدیل اقتصادی، عدم
استخدام کارگران توسط کارفرمایان با تکیه بر قوانین کار و شرایط اقتصادی
موجود که منجر به تعطیلی یا ورشکستی خیل عظیمی از کارگاهها و کارخانهها
شده است؛ مدتی ست که با اخراج طیف وسیعی از کارگران و روند رو به رشد معضل
بیکاری مواجه هستیم که در ماه گذشته نیز یک کارگر به همین علت دست به
خودکشی زد. در حالیکه عدم تامین نیازیهای حداقلی کارگران نقض صریح بند ۱
مادهی ۱۱ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بخش الف
مادهی ۷ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که بر تامین یک
زندگی حداقلی برای این طبقه تاکید میورزد، است.
از
سوی دیگر بهره برداری بیش از حد از منابع طبیعی که در ماه گذشته سبب ایجاد
آتش سوزی در دریاچهی پریشان شد، ناقض مفاد متعددی از مقاولهنامههای بین
المللی ست. بر اساس اصل بیست و سوم بیانیه کنفرانس سازمان ملل متحد
درباره محیط زیست و توسعه امکان بهرهبرداری از محیط زیست و منابع
طبیعی برای انسان محدود است. بنابراین باید این منابع تحت نظارت و
حفاظت قرار گیرد. مادهی ۱۵ پیش طرح سومین میثاق بین المللی حقوق همبستگی
هم بر این نکته که دولتها موظفاند تا شرایط طبیعی حیات را دچار تغییرات
نامساعدی نکنند که به سلامت انسان و بهزیستی جمعی آسیبی وارد کند؛ تاکید
دارد. بر پایهی بخشی از مادهی ۲۳ اعلامیه هزاره نیز به توقف بهره برداری
نادرست از منابع آبی، با ایجاد و تدوین راه کارهای مدیریت آب که دسترسی
معقول و منصفانه و ایجاد تخایر کافی را ترویج کند؛ تاکید شده است. اصل اول
اعلامیهی کنفرانس سازمان ملل متحد دربارهی محیط زیست (اعلامیه استکهلم)،
مادهی ۱۱ پروتکل الحاقی به کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر، مادهی ۱۴ پیش
طرح سومین میثاق بین المللی حقوق همبستگی و مادهی ۲۴ منشور آفریقایی حقوق
بشر نیز زندگی در محیط زیستی سالم و متعادل را از حقوق بنیادین انسانها بر
شمردهاند.
همینطور
ممانعت از دسترسی شهروندان به اخبار و اطلاعات از طریق اینترنت جدا از
اینکه ناقض ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر و ماده ۱۹ میثاق بین المللی
حقوق مدنی سیاسی در مورد به رسمیت شناخته شدن آزادی بیان و عقیده است، بند
۲۵ اعلامیه هزاره که بر آزادی رسانه ها برای اجرای نقش اساسی آنها و نیز حق
مردم برای دسترسی به اطلاعات را تاکید میورزد هم، نقض مینماید.
در
پایان نیز با اشاره به اینکه اساساً گزارشهای مربوط به کودک آزاری با
پوشش مناسبی مواجه نبوده و قطعاً ماهانه موارد بسیار اندکی که از لحاظ کمی
به هیچ عنوان قابل مقایسه با واقعیت موجود در جامعه نیست، رسانهای میشود
باید تاکید کرد که بند ۱ مادهی ۲۴ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، هر
کودکی را بدون هیچگونه تبعیض از حیث نژاد، رنگ، جنس، زبان، مذهب، اصل و
منشاء ملی یا اجتماعی، مکنت یا نسب، مُحق به این میداند که از تدابیر
حمایتی که به اقتضای وضع صغیر بودنش از طرف خانواده او و جامعه و حکومت
کشور او باید بعمل آید برخوردار گردد و بند ۱ ماده ۱۹ کنوانسیون حقوق کودک
که کشورهای طرف کنوانسیون را ملزم به اجرای تمام اقدامات قانونی،
اجرایی، اجتماعی و آموزشی در جهت حمایت از کودک در برابر تمام
اشکال خشونتهای جسمی و روحی، آسیبرسانی یا سوءاستفاده، بیتوجهی
یا سهلانگاری، بدرفتاری یا استثمار مینماید؛ اشکال مختلف کودک آزاری را
مورد نکوهش قرار دادهاند.
مقدمه آمار
بر
اساس گزارشهای گردآوری شده از سوی نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان
حقوق بشر در ایران، در محدوده زمانی بهمن ماه سال ۱۳۹۰ تعداد ۱۹۱ گزارش از
سوی حداقل ۴۷ منبع خبری یا حقوقی انتشار یافته است.
در
بررسی موردی ۱۹۱ گزارش بهمن ماه، تعداد ۱۸۹۴ مورد نقض حقوق که ۱۳۹۴ مورد
آن نقض مستقیم حقوق بنیادین بشر با حضور آمر در تطبیق با اعلامیه جهانی
حقوق بشر و تعداد ۵۰۰ مورد آن نقض حقوقی است که در عین وجود معاهدات بین
المللی، نقض بنیادین حقوق بشر محسوب نمیشود؛ ارزیابی شده است،
عمده
موارد نقض حقوقی که علیرغم تاثیر مستقیم از سیاستگذاریهای حکومت، اقدام
مستقیم و منظم نقض حقوق بشر را در بر نمیگیرد، در حوزه کارگری بوده است و
حقوقی از قبیل اخراج، تعلیق و یا بیکاری کارگران پس از تعطیلی کارخانه رخ
داده است.
بدیهی
است گزارشهایی که در پی میآید با توجه به عدم اجازه دولت ایران به
فعالیت مدافعان حقوق بشر تنها بخش کوچکی از نقض سیستماتیک حقوق بشر در
ایران است. در موضوع میزان خطای گزارش که حداکثر ۳ درصد در بحث منابع
برآورد میشود باید اشاره کرد که ارگانهای خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در
ایران میزان ۳۵ درصد گزارشهای این ماه را ارائه و مستند کردهاند،
رسانههای حکومتی یا نزدیک به دولت میزان ۲۳ درصد و سایر منابع خبری-حقوقی
غیر دولتی ۴۲ درصد گزارشها را منتشر کردهاند که بدیهی است بخش آمار
مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران امکان زیادی برای مستند کردن گزارشهای
سایر گروههای خبری یا حقوقی را ندارد و در این حوزه حسب تجربه و شناخت خود
عمل میکند.
"در
حال حاضر در گزارشی که پیش رو است، میزان موارد نقض حقوق نسبت به ماه
مشابه سال قبل ۵۲% افزایش و نسبت به ماه قبل نیز ۱۹% افزایش داشته است."
مشروح آمار
کارگری:
در
آبان ماه سال جاری ۲۲ گزارش در مورد نقض حقوق کارگران توسط واحد آمار، نشر
و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران به ثبت رسید که تعداد ۱ گزارش از
آن گزارشهایی را در بر میگرفت که مستقیماً نقض حقوق بشر نبوده ولی مرتبط
به سیاستگذاریهای حکومت و همینطور حقوق مدنی است. مجموع موردی این نقض
حقوق بالغ بر ۹۸۴ مورد است.
بر
اساس این گزارشها ۵۷ کارگر به دلیل تعطیلی کارخانه و یا تعدیل نیرو از
کار اخراج شدند، در مجموع ۱۳ ماه از حقوق کارگران در شرکتها و کارخانجات
مختلف با تعویق همراه بوده است که بر اساس آمار موجود بیشترین آن تعویق ۶
ماهه پرداخت حقوق کارگران نساجی مازندران بوده است.
بر
اثر سوانح در محل کار به دلیل فقدان ایمنی شغلی ۵ کارگر جان خود را از دست
دادن و ۶ تن نیز زخمی شدند و از سوی دیگر دستگاه امنیتی کشور ۱۶ تن از
فعالان کارگری را بازداشت شدند.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق کارگران ۴۱% نسبت
به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز شاهد کاهش ۶۳%
بوده ایم."
اقلیتهای مذهبی:
در
ماه گذشته از مجموع ۱۳ گزارش ثبت شده، تعداد ۶۲ مورد نقض حقوق اقلیتهای
مذهبی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در
ایران استخراج شد.
بخشی
از این آمار مربوط به بازداشت ۳۵ تن از شهروندان بهایی، اهل سنت، اهل حق و
مسیحی بوده است هم چنین ۴ تن از اقلییتهای مذهبی به ۹۶ ماه حبس تعزیری،
۶۰ ماه محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم شدند.
احضار ۷ شهروند به دادگاه انقلاب و محاکمه ۵ تن از جمله موراد نقض حقوق اقلییت های مذهبی در طی ماه جاری بوده است.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلیتهای مذهبی
۶۲% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز شاهد
افزایش ۱۵% بوده ایم."
اقلیتهای قومی-ملی:
در
ماه گذشته از مجموع ۱۳ گزارش ثبت شده، تعداد ۹۵ مورد نقض حقوق اقلیتهای
قومی در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
استخراج شد.
از
این تعداد میتوان به بازداشت ۷۵ شهروند و محکومیت ۱ تن از سوی دستگاه
قضایی به یک سال حبس تعزیری و محاکمه ۱۴ تن دیگر از جمله موارد نقض حقوق
اقلییت های قومی بوده است.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اقلیتهای قومی
۴۶% نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش
۷۵% را شاهد بودهایم."
اصناف:
در
ماه گذشته از مجموع ۹ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۱۲ مورد نقض حقوق اصناف در
ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج
شد.
پلیس
اماکن ۱۲۵ لباس فروشی را پلمپ و احضار یک معلم و فعال صنفی به دادگاه
انقلاب از جمله موارد مهم نقض حقوق اصناف در ایران بوده است.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اصناف ۳۰% نسبت به
سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۴۴% را
شاهد بودهایم."
فرهنگی:
در
ماه گذشته از مجموع ۸ گزارش ثبت شده، تعداد ۸ مورد نقض حقوق فرهنگی در
ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران استخراج
شد.
در این حوزه بایستی به ممانعت از نشر آثار فرهنگی و سانسور یک برنامه تلویزیونی اشاره داشت.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق فرهنگی نسبت به
سال گذشته تغییری نداشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۱۲% را
شاهد بودهایم."
اعدام:
در
ماه گذشته از مجموع ۱۶ گزارش ثبت شده، تعداد ۲۷ مورد صدور و اجرای حکم
اعدام در زندان ها و یا در ملاء عام توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه
فعالان حقوق بشر در ایران استخراج شد.
در
بهمن ماه سال جاری، حسب گزارشات به ثبت رسیده، ۱۳ شهروند به اتهامهای
مواد مخدر، قتل، محاربه و تجاوز به اعدام محکوم شدند و ۱۱ زندانی نیز بر
اساس اتهام قتل، جرایم مواد مخدر، تجاوز و سرقت اعدام شدند.
۳ تن از محکومین نیز به اتهام های چون قتل، تجاوز، سرقت مسلحانه و ... در ملاء عام اعدام شدند.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل صدور و اجرای حکم اعدام ۴۵%
نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۵۱%
را شاهد بودهایم."
دانشجویان:
در
ماه گذشته از مجموع ۱۴ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۷ مورد نقض حقوق دانشجویان
در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
استخراج شد.
این
گزارشها بازداشت ۲ دانشجو و محکومیت ۳ دانشجو به ۹۶ ماه حبس تعزیری محکوم
شدند و از سوی دیگر نیز ۴ تن از دانشجویان نیز از حق تحصیل در دانشگاه
محروم شدند.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق آکادمیک ۷۵% نسبت
به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۱۶% را
شاهد بوده ایم."
زندانیان:
در
ماه گذشته از مجموع ۴۷ گزارش ثبت شده، تعداد ۱۳۶ مورد نقض حقوق زندانیان
در ایران توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
استخراج شد.
این
تعداد گزارش مربوط به ۲۱ مورد شکنجه و یا ضرب و شتم زندانیان، ۲۰ مورد عدم
رسیدگی پزشکی، ۱۵ مورد اعمال محدودیت مضاعف، ۸ مورد نقل و انتقال اجباری و
۴ مورد اعمال فشار و تهدید زندانیان بود.
هم چنین ۲۰ مورد بلاتکلیفی و ۲ مورد اعتصاب غذا نیز از دیگر موارد نقض حقوق زندانیان لحاظ شده است.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق زندانیان ۲۹% نسبت
به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز افزایش ۷% را
شاهد بودهایم."
اندیشه و بیان:
در
ماه گذشته از مجموع ۴۹ گزارش ثبت شده، تعداد ۴۵۰ مورد نقض حقوق در حوزه
اندیشه و بیان توسط واحد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران
استخراج شد.
بر
اساس این آمار ۲۴ تن از فعالین در این حوزه بازداشت، ۳ تن احضار به
اطلاعات و دادگاه انقلاب و ۳۷۸ نفر دیگر نیز در دادگاه مورد محاکمه قرار
گرفتند. همینطور ۱۴ تن از فعالین نیز جمعا به ۸۸۰ ماه حبس تعزیری، ۱۰
میلیون ریال جزای نقدی و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.
"طبق
آمار فوق و با مقایسه آن در ماه مشابه سال قبل نقض حقوق اندیشه و بیان ۶۱%
نسبت به سال گذشته کاهش داشته است، هم چنین نسبت به ماه پیش نیز کاهش ۲۲%
را شاهد بودهایم."
در گزارش فوق به دلیل عدم گزارش نقض حقوق کودکان و زنان این دو بخش مورد بررسی قرار نگرفته است.
بررسی آمار
نمودارها
نمودار
زیر مقایسه گزارش ماهانه بر اساس گستره رستهها دربهمن ماه ۱۳۹۰ است،
همانطور که در ذیل مشاهده میکنید، زندانیان با ۳۶% و حوزه اندیشه و بیان
با ۲۳% به ترتیب در رتبه اول و دوم تعداد موارد گزارش شده از سوی گزارشگران
حقوق بشر قرار دارند.

در ادامه
میتوانید نمودار دایرهای مربوط به مقایسه استانها و حجم گزارشات ثبت
شده که رابطه مستقیمی با توان گزارشگران حقوق بشر در ایران دارد را مشاهده
نمائید.

در پایان برای مقایسه آماری بهمن ماه ۹۰ با ماه مشابه سال قبل و دی ماه سالجاری، به نمودار ذیل توجه کنید.

منبع: خبرگزاری هرانا
اشتراک در:
پستها (Atom)